وثی

معنی کلمه وثی در لغت نامه دهخدا

وثی. [ وَ ثا ] ( ع مص ) معیوب شدن دست بی آنکه استخوان بشکند. ( ناظم الاطباء ). معیوب کردن دست را بی آنکه استخوان شکند. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). رگ به رگ شدن. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). از جا دررفتن استخوان : و ضماده [ الذبل ] یردالوثی و بروز المقعده. ( داود ضریر انطاکی ).
وثی. [ وُ ثا ] ( ع اِ ) دردها. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه وثی در فرهنگ معین

(وَ ) [ ع . ] (مص ل . ) ۱ - لغزش یافتن و برآمدن استخوان از موضع خود بدون برآمدن تمامی آن . ۲ - معیوب شدن دست بی آنکه استخوان بشکند.

معنی کلمه وثی در فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - لغزش یافتن و بر آمدن استخوان از موضع خود بدون بر آمدن تمامی آن . ۲ - معیوب شدن دست بی آنکه استخوان بکشند.
درد ها

معنی کلمه وثی در ویکی واژه

لغزش یافتن و برآمدن استخوان از موضع خود بدون برآمدن تمامی آن.
معیوب شدن دست بی آنکه استخوان بشکند.

جملاتی از کاربرد کلمه وثی

که چون این وثیقت رسد سوی تو نگیرد گره طاق ابروی تو
بر ودیعت حمایت تو وثیق در شریعت کفایت تو حکم
مایه نشئه انوثیت باز در بطن ما در اندازد
ارس امیری ۲۳ اسفند ۱۳۹۶ پس از آن که برای ملاقات مادربزرگش به آمل ایران سفر کرده بود در روزی که قصد بازگشت به بریتانیا را داشت در تهران دستگیر شد. چندماه بعد به قید وثیقه آزاد گردید اما مجدداً ۱۶ شهریور ۱۳۹۷ بازداشت و در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران محاکمه شد.
پس چنانک جسد ما را مادر پروردبقوت پدر، نفس ما را نیز مادر و پدرست. پدر نفسانی خلق رسول خدای است، که آموزگار خلق اوست بفرمان خدای.چنانک گفت: قوله«و یعلمهم الکتاب و الحکمه و ان کانوا من قبل لفی ضلال مبین.» و مادر نفسانی ما وصی رسول است، چنانک رسول گفت مر وصی خویش را که من و تو ای علی! پدر و مادر این امتیم، لعنت خدای بر آن پسران باد که مادر و پدر خویش را بیازارد بدین خبر «انا و انت یا علَی، ابوا هذه الامة، لعن الله من اعنی والدیه.» و چنانک فرزند از مادر بر آید، طعامی که پدرش بیارد مر آن فرزندان را نشاید ازو خوردن، بل نخست مادرش آن را بخورد، و‌اندر ترکیب خویش مر آن را شیر نرم و خوش گوارنده گرداند، آنگه مر آن را بفرزند دهد، نیز آنچ رسول بگوید از تنزیل مر امت نو عهد را که ضعیف است نشاید، تا نخست وصی آنرا از آن مثلها و رمزها بتاویل جدا کند، و چنان سازدش بعبارت‌هاء لطیف که آن ضعیف نوعهد مر آن را بتواند شنودن و پذیرفتن، همچنانک مر آن کودک را ببندند نیز مر مستجیب را عهد گیرند، و برو وثیقت‌ها کنند بسبب آنچ مر او را بشنوانند و گوش مر نفس ناطقه را هم بدان منزلت است که دهان مر نفس بهیمی راست، و تنزیل و تاویل مر نفس ناطقه را بمنزلت طعام وشراب است مر جسد را، و چنانک بستن مر کودک خرد را بدان باید تا‌اندامهاش کژ نشود و راست برآید، نیز عهد و میثاق دینی بر مستجیب بدان باید تا رای و فکرتش بهر شکی و شبهتی نگراید، و بر صراط مستقیم رود، و چنانک مادر کودک را بهر وقتی از آلایشهاء جسدی بشوید بآب طاهر، تا زشت نیاید وزود ببالد، نیز داعی که او مادر مستجیب است مر فرزند نفسانی خویش را از آلایشهاء نفس کآن جهل و شک است وز تشبیه و تعطیل پاکیزه کند بسخنان عقلی، تازود ببلاغ رسد، و چنانک مردم بپرورش مادر مهربان بطعامهاء شایسته بآخر نعمتهاء دنیاوی رسد و تمامی آنرا بیابد، مستجیب نیز بپرورش مادر نفسانی بعلمهاء تاویلی بآخر نعمت هاء ابدی رسد، کآن هر دو ترتیب مانند یکدیگرست.
وی در تاریخ ۲۷ مرداد ۱۳۹۷ به ۶ سال حبس محکوم شد. اما پس از مدتی با قرار وثیقه آزاد شد. سر انجام پس از گذشت حدود یک سال، کیخسروی و قاسم شعله‌سعدی که با هم روانه زندان شده بودند، با ارائه دفاعیات خود تبرئه شدند.
قوله: وَ آخَرِینَ مِنْهُمْ فی محلّ قوله آخرین و جهان: احدهما انّه فی محلّ الخفض، ای بعث فی الامیّین و فی آخرین رسولا منهم، ای من المبعوثین الیهم.
و بحمدالله که بقای تو از همه فوایت عوض و خلف صدق است، و هر خلل که بوفات او حادث شده است بحیات تو تدارک پذیرد. و امروز مرا تو همان بذارذری که کلطله بوده ست، رهین شکر و منت گشتم. و کلی ارباب مروت و اصحاب خرد و تجربت را بدوستی و صحبت تو مباهات است. کاشکی از من فراغی حصال آیدی، و کاری را شایان توانمی بود. دست یک دیگر بگرفتند و شرط وثیقت بجای آورد.
«فَلَمَّا اعْتَزَلَهُمْ» این عزلت ابراهیم هجرت وی است از زمین عراق از کوثی بسوی شام، و اول که بشام فرو آمد بشهر حرّان فرو آمد، و آنجا ساره را بزنی کرد، و ساره دختر ملک حران بود بقول سدّی، و بقول بعضی مفسّران دختر هاران بود عمّ ابراهیم، و ابراهیم مدتی در حران بماند پس قصد مصر کرد و با وی لوط پیغامبر بود و ساره. و این هجرت آنست که اللَّه تعالی گفت: «فَآمَنَ لَهُ لُوطٌ» و قال: «إِنِّی مُهاجِرٌ إِلی‌ رَبِّی» پس از مصر بیرون آمد و لوط بمؤتفکات فرو آمد و ابراهیم بزمین فلسطین. «وَ کُلًّا جَعَلْنا نَبِیًّا» ای جعلنا کلّ واحد منهم نبیّا.
او پس از ۹ روز بازداشت توسط نیروهای سپاه پاسداران به قید وثیقه آزاد شد.
اسماعیل بخشی، ۸ آبان ۱۳۹۸، با تأمین قرار وثیقه و به‌طور موقت از زندان اوین آزاد شد.
عبدالملک حوثی محمد علی حوثی صالح علی صماد
من آن عود سوزم که در بزم شاه ندارم جز این یک وثیقت نگاه
ایشان در گوشه ای رفتند و با یک دیگر گفت: در مقام این اشتر میان ما چه فایده؟ نه ما را با او الفی و نه ملک را ازو فراغی. شیر را بران باید داشت تا او را بشکند، تا حالی طعمه او فرونماند و چیزی بنوک ما رسد. شگال گفت: این نتوان کرد، که شیر او را امان داده ست و در خدمت خویش آورده. و هرکه ملک را بر غدر تحریض نماید و نقض عهد را در دل او سبک گرداند یاران و دوستان را در منجنیق بلا نهاده باشد و آفت را بکمند سوی خود کشیده. زاغ گفت:آن وثیقت را رخصتی توان اندیشید و شیر را از عهده آن بیرون توان آورد؛ شما جای نگاه دارید تا من بازآیم.
کو عهد و کو وثیقه که با بنده کرده‌ای ؟ از عهد و قول خویش عبر می‌کنی مکن