معنی کلمه وبگرد در فرهنگستان زبان و ادب {surfer} [رایانه و فنّاوری اطلاعات] عامل یا شخصی که به وب گَردی بپردازد
جملاتی از کاربرد کلمه وبگرد بیاد لطف تو ریزم سرشگ از دیده بسوی کشت خود این آب جوبگردانم اوبگرد شهر اندر سیر بود بر در یک خانهٔ بنشست زود بعد از چل و هفت سال عمر آخر روی از تو کدام سوبگردانم؟