واگون
معنی کلمه واگون در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه واگون
اصحاب را به مقصد، نزدیکتر رساند گر چاروای لنگی باشد به جای واگون
زاسرار قبر و محشر، آگه شود به یکبار آن کس که از جهالت، شد مبتلای واگون
از جالسان واگون راحتتر است صدبار آن کس که جان سپارد در زیر پای واگون
آدم به روی آدم، حیوان به روی حیوان اینست یک اشارت، از تنگنای واگون
توی واگون جیب مردم را مکن کفشها را از در مسجد مزن
هوشم ز سر پریده از ماجرای واگون از دنگدنگ واگون، از هایهای واگون
در پایتخت ایران، این بلعجب که نبود ز آثار علم و عمران، چیزی سوای واگون
با گاری شکسته، کاز کوهپایه غلطد یکسان بود به واقع سیر و صدای واگون
سوهان مرگ گویی در استخوان تراشی است چون روی ربل غلطد عرادههای واگون