واگذاردن
معنی کلمه واگذاردن در فرهنگ معین
معنی کلمه واگذاردن در فرهنگ عمید
۲. ترک کردن، ول کردن.
معنی کلمه واگذاردن در فرهنگ فارسی
(مصدر ) ۱ - تسلیم کردن تفویض کردن . ۲ - ترک کردن فرو گذار کردن : ((... یا فروگذاشت کنم یا واگذارم چیزی را از آنها که بر نفس خود پیمان گرفته ام ...ایمان نیاورده ام بقر آن بزرگ . ) ) ۳ - حوله کردن بعهد. کسی انداختن : (( و کار بخدا واگذارده . ) )
معنی کلمه واگذاردن در ویکی واژه
ترک کردن.
جملاتی از کاربرد کلمه واگذاردن
و با این همه، تعهد کفایت اهل توکل را نموده و ضامن مطلب ایشان در کتاب کریم خود گردیده و بندگان ضعیف را امر به واگذاردن امور خود به او کرده آیا دیگر امکان دارد که کسی که امر خود را به او محول کند و او را وکیل در مهمات خود سازد و از حول و قوه خود و دیگری بری و بیزار، و به حول و قوه او پناه جوید، او را ضایع و مهمل گذارد؟ و کفایت امر او ار نکند؟ و او را به مطلوب خودش نرساند؟ محال است که هیچ عقلی چنین احتمالی دهد، زیرا این شغل شخص عاجز یا دروغ گویی است و ساحت کبریایی الهی از عجز و نقص و تخلف و سهو و کذب و فریب، پاک و منزه است.