(ص . ) ۱ - برگشته ، سرنگون . ۲ - بخت برگشته . ۳ - شوم ، نامبارک .
معنی کلمه واژگون در فرهنگ عمید
۱. سرنگون، برگشته، وارون. ۲. [مجاز] دارای نامبارکی، شوم: بخت واژگون. ۳. ازکاربرکنارشده معزول. * واژگون شدن: ۱. وارونه شدن. ۲. [مجاز] از دست دادن قدرت و حکومت، سقوط کردن: سلسلهٴ زندیه توسط آغامحمدخان قاجار واژگون شد.
معنی کلمه واژگون در فرهنگ فارسی
سرنگون، وارون، برگشته، باژگون، باژگونه ( صفت ) ۱ - سرنگون وارون . ۲ - آنکه رفتارش نادرست و نامعقول باشد . یا اختر ( بخت واژگون . اختر ( بخت )
چه سازم آه که از بخت واژگونه من بعکس گشت خواصی که زعفران دارد
پریشانم شبیه زلف لیلی مثال بخت مجنون واژگونم!
ذوالجناها! واژگون زینت چراست؟ صاحب با عز و تمکینت کجاست؟
دیوانه ام مرا سخن واژگون بسست در نامه ام حکایت عشق و جنون بسست
این گردشگاه نزدیک به شهرکرد مرکز کنونی استان چهارمحال و بختیاری است. آب معدنی و لالههای واژگون آن از مهمترین ویژگیهای آن میباشد.
از آن پس بتازد بسوی شما کند واژگون تخت و کوس شما
گر نگشتی واژگونه اختر وارون من ور نبودی نامساعد دولت ناساز من
ز واژگونی بخت این گمان نبود مرا که روزگار نشاند تو را برابر من
برای برآورد کمی میزان ثبات یک روش آماری، سنجشهای ثبات را تعریف میکنیم. دو سنجش بسیار متداول عبارتند از حد واژگونی و تابع تأثیر.
ننالم از تو گرم جای لطف قهر کنی که بر من این ستم از بخت واژگون باشد
اکوانِ دیو در شاهنامه به هیئت گورخر وحشی، گلههای اسب کیخسرو را آسیب میرساند. رستم در نبرد با این دیو، هر بار که سوار بر رخش، به او یورش میبرد، دیو ناپدید میشد. در این نبرد رستم، خسته در کنار چشمه ای به خواب میرود و در آن زمان اکوان به او میتازد و او را با زمین اطرافش بلند کرده و به هوا می برد و به رستم میگوید که او را به دریا افکند یا به کوهستان؟، رستم چون میداند که کار دیو واژگونه (برعکس) است، کوه را انتخاب میکند و «چون به آب افکنده میشود» با شنا خود را نجات میدهد. بعد از آن دیو را یافته با او رو به رو میشود و برای شکست او نام خدا را بر زبان میآورد تا دیو جادو به کار نبندد و سر دیو را میبرد.
یکی از دردهای من این است که سپهرم ز واژگونکاری
خودروهای شاسیبلند ارتفاعشان از زمین بالاتر از خودروهای دیگر است و به این دلیل مرکزثقل بالاتری دارند. این باعث افزایش خطر واژگونی ماشینهای شاسی بلند میشود.
در شب ۱۸ ژوئیه ۱۹۶۹، کندی در یک مهمانی در جزیره چاپاکوییدیک در مارتاز وینهیارد حاضر بود که به افتخار گروهی از زنان جوانی ترتیب داده بود که یک سال پیش از آن در کمپین ریاست جمهوری برادرش رابرت کار کرده بودند. کندی به همراه زنی ۲۸ ساله به نام مری جو کوپکنی سوار بر اتومبیلی که رانندگی میکرد مهمانی را ترک کرد و بعدتر با خودرو از روی پل به درون یک کانال که برای جزر و مد ساخته شده بود سقوط کرد. کندی از خودروی واژگون گریخت و آن طور که خود گفت هفت هشت بار زیر آب پرید تا کوپکنی را نجات دهد. نهایتاً او به ساحل شنا کرد و صحنه را ترک کرد. صبح روز بعد او با مقامات تماس گرفت ولی جسد کوپکنی دیگر پیدا شده بود.
فریب ساحل ازین بحر بیکنار مخور که هر سفینه در او نعل واژگون باشد