واور
معنی کلمه واور در فرهنگ معین

واور

معنی کلمه واور در فرهنگ معین

(وَ ) (اِ. ) وسیله ای است برای صید ماهی مرکب ، از یک حلقة فلزی که در ته آن کیسه ای توری قرار داده اند و دستة دراز چوبی دارد و توسط یک تن در رودخانه انداخته می شود و بعد بالا آورده می شود.

معنی کلمه واور در فرهنگ فارسی

(اسم ) ( ماهیگیری ) وسیله ایست مرکب از یک حلقه فلزی که در ته آن کیسهای توری قرار داده اند و دسته دراز چوبی دارد و توسط یک تن در رودخانه انداخته میشود و بعد بالا آورده میشود.

معنی کلمه واور در دانشنامه عمومی

واور ( به لاتین: Wawer ) یک منطقهٔ مسکونی در لهستان است که در ورشو واقع شده است. واور ۷۹٫۷۱ کیلومتر مربع مساحت و ۶۲٬۶۵۶ نفر جمعیت دارد.

معنی کلمه واور در ویکی واژه

وسیله‌ای است برای صید ماهی مرکب، از یک حلقة فلزی که در ته آن کیسه‌ای توری قرار داده‌اند و دستة دراز چوبی دارد و توسط یک تن در رودخانه انداخته می‌شود و بعد بالا آورده می‌شود.

جملاتی از کاربرد کلمه واور

در خاک نشینی نه که بر شاهی واورنگ
ور عشق همی ورزی بی پرده و پرواورز دیوانه و شیدا شو، افسانه عالم باش
رحم قیل صائبه ساقی، می ایلن دوت الینی نیچه ایچسون قانینی بواورگی قان اولموش؟
بردبری فارغ‌التحصیل دانشگاه دیلارد است که بعداً به عنوان معلم مدرسه دولتی مشغول به کار شد. او به عنوان یک سازمان‌دهنده جامعه از طریق کمیته اوموجا نیواورلئان فعال شد.
و پدر شیخ ما با جمعی عزیزان این طایفه در میهنه نشستی داشتی که در هفتۀ هر شب به خانۀ یکی از آن جمع حاضر آمدندی و اگر عزیزی و غریبی رسیده بودی حاضر کردندی و چون چیزی بکار بردندی و از نماز واوراد فارغ شدندی سماع کردندی. یک شب بابوبوالخیر بدعوت درویشان می‌شد والدۀ شیخ رحمة اللّه علیها از وی التماس کرد که بوسعید را با هم ببر تا نظر درویشان و عزیزان بر وی افتد، بابوبوالخیر شیخ را با خویش برد، چون به سماع مشغول شدند قوّال این بیت بگفت، بیت:
بیدل از اقبال عجز درهمه جا چیده است آبله و نقش پا افسر واورنگ ما
برخی از دیدگاه‌های اصلی آنتونی دی لاومه کادیلاک پس از ترک فرانسه جدید شکل گرفتند. به عنوان مثال، ژان باپتیست لو موین دو بینویل، شهر نیواورلئان را در نزدیکی دهانه رودخانه می‌سی‌سی‌پی در سال ۱۷۱۸ تأسیس کرد که به بندر و شهر بزرگی در فرانسه جدید تبدیل شد.
جستم ز جای و پیش دوید و سلام کرد واوردمش چو تنگ شکر تنگ در کنار
ماجرای ناپدید شدن این کشتی به صورت یک داستان در کتابهای ماورالطبیعه عامه پسند از جمله عجیب تر از علم نوشته فرانک ادواردز آمده است. طبق نوشته این کتاب، کشتی با ۵۵ نفر خدمه، با بار شکر و پنبه در حالی که از نیواورلئان عازم پیتسبورگ بود ناپدید شد و هیچ اثری از آن یافت نشد. این کتاب تاریخ «ناپدید شدن» کشتی را به اشتباه برابر با تاریخ شروع به کار آن، ۱۸۷۲ ذکر می‌کند.
ای برده همت تو از روی دوستان چین واورده هیبت تو در پشت دشمنان خم
حشمت خواجه واورنک و شکوهش همه رفت خانۀ تیره بماندست و درودست سیاه