وانمود

بحر بر ما سینهٔ خود را گشود یا هوا بود و چو آبی وانمود

ابوقَیس (به عربی: أبو قَيس) کنیهٔ میمون هم‌پیالهٔ یزید بود؛ که از گُردهٔ خلیفه بالا می‌رفت، و از جام او می‌نوشید. یزید وانمود می‌کرد؛ که او پیرمردی از بنی‌اسرائیل است، که برای گناهانش مسخ شده‌است.

این جنس اعتبار که در کاروان ماست خواهد غبار مانده به دنبال وانمود

در آغاز بیگانگی‌ها نمود چو داد آشناییش رخ وانمود

آیینه بر خاک زد صُنعِ یکتا تا وانمودند کیفیتِ ما

زان نقطه‌ای‌ که زد دل مجنونش انتخاب لیلی به جمع لاله‌رخان خال وانمود

و چون این حال گفته شد، اکنون دو راه یکی راه نیک و دیگر راه بد پدید کرده میآید و آنرا نشانیهاست که بدان نشانیها بتوان دانست نیکو و زشت. باید که بیننده تأمّل کند احوال مردمان را، هرچه از ایشان او را نیکو میآید، بداند که نیکوست و پس حال خویش را با آن مقابله‌ کند که اگر بران جمله نیابد، بداند که زشت است که مردم عیب خویش را نتواند دانست. و حکیمی برمز وانموده است‌ که هیچ کس را چشم عیب‌بین نیست، شعر:

در متن دیگری از فرستادن مبلغان مذهبی به شرق و غرب سخن رفته‌است. در این متن چنان وانمود شده که پایه‌گذاری فرقه دیناوریه در سده سوم میلادی انجام شده‌است.

خاک چمن وانمود راز دل کائنات

سر حق را وانمود از لطف حق آورید از بحر معنی این سبق

به غفلت وانمودم جوهر اسرار امکان را جهان آیینه پیدا کرد تا من رنگ گردیدم

او پسر لینکلن باروز متهم به قتل برادر معاون رئیس‌جمهور است او که در شرایط بدی قرار دارد از پدرش متنفر است او پس از کشته شدن مادر و پدرخوانده اش متوجه بی گناهی پدرش می‌شود ضمناً افراد سازمان طوری وانمود می‌کنند که ال جی آنان را کشته‌است او به وکیل پدرش ورونیکاداناوان پناه می‌برد او هنگامی که می‌خواهد از یکی از افراد سازمان به نام پل کلرمن انتقام بگیرد دستگیر می‌شود. در فصل دوم پلیس ال جی را آزاد می‌کند برای این که از او برای تله برای لینکلن استفاده کنند اما موفق نمی‌شوند در آخر ال جی به پیش پدر بزرگش می‌رود. او در فصل سوم توسط گرچن مورگان گروگان گرفته می‌شود و سرانجام با جیمز ویسلر مبادله می‌شود.

شفاعت خواه ما فیّاض اگر مهر بتان باشد تواند در نظر حق وانمودن باطل ما را