وامی

معنی کلمه وامی در لغت نامه دهخدا

وامی. ( ص نسبی ) از: وام + ی ( نسبت ). ( حاشیه برهان قاطع چ معین ). قرض دار. ( برهان قاطع ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). وام دار. مدیون. || درمانده. ( لغت فرس اسدی ) ( برهان قاطع ) ( آنندراج ) ( فرهنگ خطی ) ( جهانگیری ). عاجز. ( برهان قاطع ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || بدبخت. ( ناظم الاطباء ) :
اِسته و غامی شدم ز درد جدائی
هامی و وامی شدم ز خستن مترب.منجیک ( از لغت فرس ص 530 ).

معنی کلمه وامی در فرهنگ معین

(ص نسب . )۱ - بدهکار.۲ - عاجز، بدبخت .

معنی کلمه وامی در فرهنگ عمید

۱. قرض دار، وامدار.
۲. [قدیمی] عاجز و درمانده.

معنی کلمه وامی در فرهنگ فارسی

(صفت ) منسوب به وام : ۱ - قرض دار مقروض . ۲ - عاجز درمانده : (( استه و عامی شدم ز درد جدایی هامی و وامی شدم ز خستن مسترب . ) ) ( منجیک )

جملاتی از کاربرد کلمه وامی

گر طمع دست طلب وامی‌کند بر قناعت خنده لب وامی‌کند
کی چو قوامی رهم؛ تا به قیامت ز عشق کم دل مسکین ز رنج، ناز نداند همی
با قوامی هرچه اندر ری کنی با سنائی آن به غزنین کرده‌ای
شرم‌کم دارد ز ناموس عدم هر که طومار نسب وامی‌کند
چه زمانی که بنده ای گوید: خداوند دنیا را لعنت کند، دنیا گوید: خدا کسی را لعنت کند که ما را به عصیان خدا وامی دارد.
فکر خود خمخانهٔ رازست اگر وامی‌رسی سر به زانو دوختن ناز فلاطون می‌کند
تا باشی ای قوامی جز راستی مورز که این راستی نجات تو باشد به راستان
به گزارش استرابون مورخ یونانی، اقوام گلائه و لگائه اقوامی سکایی‌تبار می‌باشند که در میان آمازون‌ها و آلبانیایی‌ها سکونت داشتند.
خالق ستای باش قوامی به جان و دل مستای خلق را که نباشد در آن ثبات
زانهمه نعمت کنون بر مردمان وامی نماند زر مگر سیمرغ شد زیرا کزاو نامی نماند
نخستین اجرای این تصنیف، با صدای خود عارف بود. عارف این تصنیف را تنها با یک سه‌تار اجرا می‌کرده‌است. در حال حاضر از اجراهای عارف هیچ نسخهٔ صوتی وجود ندارد. این تصنیف بعدها، بارها توسط خوانندگان مختلف همچون افتخار، زری و امجد (۱۲۹۱)، عبدالله دوامی (۱۲۹۳) و عسگر عبدالله‌یف (در تفلیس و در همان سال‌ها) اجرا گردید. یکی از مشهورترین آثار ضبط‌شده از این تصنیف، با صدای الهه در حدود سال‌های ۱۳۴۰ در برنامهٔ رادیویی گل‌های رنگارنگ با همکاری یک ارکستر ۵۰ نفره صورت گرفت. این اجرا بر اساس روایت‌های شفاهی از اجرای خود عارف تنظیم شده‌است.
موتورهای با قطب چاکدار فقط یک پیچه اصلی دارند و پیچه استارت ندارند. استارت خوردن به وسیلهٔ طرح خاص آن که حلقه پیوسته مسی ای را دور قسمت کوچکی از هر قطب موتور حلقه می‌کند انجام می‌شود. این سایه که قطب را دو تکه می‌کند سبب می‌شود که میدان مغناطیسی ای ضعیفتر در ناحیه سایه خورده نسبت به قسمت دیگر و در کنار آن به وجود آید. تعامل میان میدان‌ها محور را به چرخش وامی‌دارد.
در خدمت اوباش قوامی ممدوح مدانش که مرید است