معنی کلمه والانه در لغت نامه دهخدا والانه. [ ن َ / ن ِ ] ( اِ ) ریش. جراحت. ( رشیدی ) ( برهان قاطع ) ( آنندراج ) ( جهانگیری ) ( فرهنگ نظام ) ( ناظم الاطباء ) ( انجمن آرا ). خستگی. ( فرهنگ خطی ). ولانه. ( سروری از حاشیه برهان قاطع ).