واقعگرایی
معنی کلمه واقعگرایی در فرهنگستان زبان و ادب
معنی کلمه واقعگرایی در دانشنامه عمومی
واقع گرایی اساساً واکنشی به ایده آلیسم و رمانتیسم است و نویسندگان منتسب به این سبک می کوشند چیزها را آن چنان که هستند بیان کنند و توصیفات رمانتیک، اغراق شده یا صناعت گونه در آثارشان کمتر دیده می شود.
ناتورالیسم و واقع گرایی سوسیالیستی از زیرشاخه های این سبک به شمار می آیند.
سرآغاز رئالیسم ادبی
بالزاک با نوشتن دوره آثار خود تحت عنوان کمدی انسانی قدم تازه ای در عالم ادب برداشت و با اینکه قصد تشکیل مکتب نداشت و تئوری نویس نبود اما پیشوای مسلّم نویسندگان رئالیست شد.
بالزاک هر چند در میان نویسندگان رومانتیک عصر خود می زیست، اما تصمیم گرفت اجتماع خود را با همه مشخصات و اسرارش و با همه صفات و عادات و نیک و بدی هایی که در آن بود در آثار خویش نشان دهد.
او درمورد ادبیات رمانتیک معتقد بود که «همه ترکیبات ممکن تمام شده و همه اشکال آن کهنه و فرسوده گردیده است»، و نشان داد که کار رمان نویس در این دوره چیز دیگری است: باید جامعه خود را تشریح کند. او نویسنده را مورّخِ عادات و اخلاق مردم و اجتماع خویش می دانست.
واقع گرایی (هنر). واقع گرایی یا رئالیسم ( به انگلیسی: Realism ) در هنرهای تصویری و ادبیات، نمایش چیزها به شکلی است که در زندگی روزانه اتفاق می افتد، بدون هرگونه آرایش یا تعبیر افزون، این واژه همچنین برای شرح کارهای هنری که برای آشکار کردن راستی، چیزهایی چون زشتی و پستی را تأیید کرده اند نیز به کار می رود. رئالیسم همچنین اشاره به جنبش فرهنگی میانه قرن ۱۹ دارد که از فرانسه ریشه گرفت و گونهٔ هنری سرشناس تا اواخر قرن ۱۹ بود. با آشنایی با عکاسی، این منبع جدید دیداری، شور ساخت چیزهایی که همچون واقعیت بودند را در مردم زنده کرد و این جنبش هنری شکوفا شد. رئالیسم به شدت با رومانتیسیسم مخالف بود.
به عنوان مکتب ادبی، نخست در اواخر قرن هجده و اوایل سده ۱۹ ( میلادی ) فرانسه به میان آمد و پایه گذاران واقعی آن نویسندگان مشهوری نبودند که ما امروز می شناسیم بلکه آنان نویسندگان متوسطی بودند که اکنون شهرت چندانی ندارند.
شانفلوری، مورژه و دورانتی، از آن جمله هستند و همین نویسندگان بودند که در رشد و پیشرفت نهضت ادبی عصر خودشان ( قرن نوزده ) تأثیر زیادی داشتند.
بزرگ ترین نویسنده رئالیست در این دوره گوستاو فلوبر است و شاهکارش رمان معروف مادام بوواری است. به نظر فلوبر، رمان نویس بیش از هر چیز دیگر هنرمندی است که هدف او آفرینش اثری کامل است. اما این کمال به دست نخواهد آمد مگر اینکه نویسنده عکس العمل های درونی و هیجان های شخصی را از اثر خود جدا کند. از این رو رمان نویس باید اثر غیرشخصی به وجود بیاورد، آنان که هیجان های خود را در آثارشان وارد می کنند، شایسته نام هنرمند واقعی نیستند، فلوبر به شدت از این گونه نویسندگان متنفر بود.
واقع باوری عبارتست از مشاهده دقیق واقعیت های زندگی، تشخیص درست علل و عوامل آنها و بیان و تشریح و تجسم آنها است. واقع باوری برخلاف رمانتیسم مکتبی برونی یعنی اُبژکتیو است و نویسنده رئالیست هنگام آفریدن اثر بیشتر تماشاگر است و افکار و احساس های خود را در جریان داستان آشکار نمی سازد، البته باید توجه داشت که در رمان رئالیستی نویسنده برای گریز از ابتذال و شرح و بسط بی مورد محیط و اجتماع را هرطور که شایسته می داند تشریح می کند یعنی در رمان رئالیستی توصیف برای توصیف یا تشریح برای تشریح مورد بحث نیست.
بالزاک با نوشتن دوره آثار خود تحت عنوان کمدی انسانی پیشوای مسلم نویسندگان رئالیست شد.
معنی کلمه واقعگرایی در دانشنامه آزاد فارسی
رجوع شود به:ریالیسم (فلسفه)
معنی کلمه واقعگرایی در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه واقعگرایی
در سال ۱۳۵۳ داریوش مهرجویی با همکاری ساعدی فیلمنامهای از روی داستان «آشغالدونی» نوشت که بر اساس آن فیلم دایرهٔ مینا به کارگردانی او ساخته شد. مهرجویی در دایرهٔ مینا، به نوعی واقعگرایی اجتماعی دست مییابد که سهم عمدهای از این اتفاق - همچون فیلم گاو - از نوشتهٔ غلامحسین ساعدی است.
این رمان به سبک واقعگرایی جادویی روایت دختر سیزده ساله به نام بهار از یک خانواده پنج نفره ایرانی و اهالی روستای رازان پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران است.
به گفته امی دمپسی[ص] نویسنده، نقاشیهای راکول در طول جنگ سرد، ارزشهای سنتی آمریکایی را با نشاندادن آمریکاییها بهعنوان مردمانی آزاد و موفق، تصدیق کرد. به نظر میرسد آثار راکول را در میان جنبشهای هنری و سبکها بتوان در سبک منطقهگرایی طبقهبندی کرد. آثار راکول گاهی نسخهای ایدئال از گذشته روستایی و کشاورزی آمریکا به دست میدهند. خود راکول، واقعگراییاش را چنین خلاصه میکرد: «من زندگی را چنانکه دوست دارم باشد، نقاشی میکنم.»
سبک روایی رشدی را از گونهٔ واقعگرایی جادویی میدانند رمان بچههای نیمهشب تمهایی از طبل حلبی گونتر گراس را در خود دارد که رشدی آن را الهامبخش نوشتن کتاب میداند. آیات شیطانی نیز به وضوح وامدارِ مرشد و مارگاریتا اثر میخائیل بولگاکف روسی است.
در سال ۱۹۵۱ «ماجرای کاروژ» که بسیاری فراواقعگرایان بر جامانده را از گروه دور کرد، سبب جدایی بیشتر برتون از هم نسلان خود شد. در سال ۱۹۵۲ متن گفتگوهای برتون با آندره پارینو به صورت رادیویی پخش و منتشر شد. در این ایام همکاری کوتاهمدتی میان فراواقعگرایان با آنارشیستها اتفاق میافتد و آخرین کتاب عمدهٔ برتون به نام کلید دشتها نیز منتشر میشود. در دهههای ۱۹۵۰ – ۱۹۶۰ برتون در حالی که شماری از زنان و مردان جوان به دور او جمع شدند همچنان رهبری جنبش سازمانیافتهٔ فراواقعگرایی را در دست داشت.