معنی کلمه واصف در لغت نامه دهخدا
واصف. [ ص ِ ] ( اِخ ) احمد افندی بغدادی شاعر عثمانی. وی قسمتی از تاریخ عثمانی را نوشته و به سال 1221هَ. ق. درگذشته است. ( از قاموس الاعلام ترکی ج 6 ).
واصف. [ ص ِ ] ( اِخ ) اندرونی ، عثمان بک. شاعر عثمانی متوفی به سال 1240 هَ. ق. ( از قاموس الاعلام ترکی ج 6 ).
واصف. [ ص ِ ] ( اِخ ) حسین افندی شاعر از مردم استانبول متوفی به سال 1104 هَ. ق. ( از قاموس الاعلام ترکی ج 6 ).
واصف. [ ص ِ ] ( اِخ ) عبداﷲ افندی شاعر عثمانی متوفی به سال 1129 هَ. ق. ( از قاموس الاعلام ترکی ج 6 ).
واصف. [ ص ِ ] ( اِخ ) مولوی معراج الدین از شعراست. برای آگاهی از شرح حال وی رجوع به «فرهنگ سخنوران » و «شمع انجمن » امیرالملک سید محمدبن حسن خان بهادر شود.