واشر
معنی کلمه واشر در لغت نامه دهخدا

واشر

معنی کلمه واشر در لغت نامه دهخدا

واشر. [ ش ِ ] ( انگلیسی ، اِ ) ابزاری است که در ماشین ها و وسایل مکانیکی به کار میرود و بیشتر در بین دوقطعه که روی هم قرار می گیرند گذاشته می شود و جنس آن ممکن است از مقوا، آهن ، مس ، لاستیک و کائوچو باشد.

معنی کلمه واشر در فرهنگ معین

(ش ) [ انگ . ] (اِ. ) حلقه ای معمولاً از جنس لاستیک که برای آب بندی کردن بین دو جسم سخت قرار می گیرد.

معنی کلمه واشر در فرهنگ عمید

حلقۀ باریکی از چرم یا فلز برای کار گذاشتن در اطراف پیچ ومهره، لایه ای از فلز یا چرم که بین دو جسم قرار می گیرد تا از نفوذ مایعات و گاز جلوگیری کند.

معنی کلمه واشر در فرهنگ فارسی

(اسم ) ابزاریست در ماشینها و غالبا در بین دو قطعه که روی هم قرار میگیرند گذاشته میشود و جنس آن ممکن است از مقوا آهن مس لاستیک و کائوچو باشد .

معنی کلمه واشر در دانشنامه عمومی

پولک یا به فنگلیش واشِر ( به انگلیسی: Washer ) حلقه ای است از جنس فلز یا گاه لاستیک. پولک ها معمولاً جهت توزیع بار پیچ و مهره ها استفاده می شوند.
گاهی برای اشاره به درزبند نیز از کلمه پولک استفاده می شود درحالی که درزبند وظیفه جلوگیری از نشت را بر عهده دارد. چون نیروی اصطکاکی مهره بر روی پیچ کم است با اضافه کردن پولک بین مهره و قطعه اتصال، مقدار اصطکاک را افزایش می دهد. که از بازشدن مهره جلوگیری می کند.
پولک انواع مختلفی دارد که هر یک به منظور خاصی استفاده می شود. با این حال پولکها را می توان به دو دسته کلی تقسیم نمود.
انواع پولک:
• پولک تخت
• پولک فنری ( پولک قفلی )

معنی کلمه واشر در ویکی واژه

guarnizione
حلقه‌ای معمولاً از جنس لاستیک که برای آب بندی کردن بین دو جسم سخت قرار می‌گیرد.

جملاتی از کاربرد کلمه واشر

افلاک را زمانهٔ اقبال تو نصیب واشراف را ستانهٔ والای تو مآب
ماه گرانان برفت ؛روز ظریفان رسید جای عواشر نماند؛ عشرت را ساز کن
موسم طاب و یوم حسن غرته واشرب الراح و عاشره بلهو و مجاز
گفت از قرآن چه می دانی بگو گفت هان بشنو کلوا واشربوا
«واشر»، طولانی‌ترین ترانهٔ آلبوم است که با یک مقدمهٔ «تقریباً غیرقابل شنیدن» از گیتار و سنج آغاز شده و سپس سایر اعضا به نواختن موسیقی ملحق می‌شوند. پیش از ورس پایانی که پر هیاهو و دیستورت شده‌است، به مرور تنشی خلق می‌شود و سپس آهنگ با یک بخش پایانی طولانی‌تر خاتمه می‌یابد.
شیخ الاسلام گفت: آخر این علم چنان شود. که آن پیر گفت. بوعثمان مغربی٭ گوید: مرد محقق شود در طریق اللّه تعالی برو رشک برد که او از هیچکس نشنود مگر ازو. و کس ازو نشنود مگر او، و او را چنان کند، هر سخن که گویند ازو شنوند قال یوسف بن الحسین: الخیر کله فی بیت و مفتاحه التواضع، واشر کله فی بیت و مفتاحه الکبر.
فیلم «پیکر آبی» ساخته «آلیچه روهرواشر» از رمانی به همین نام، نوشته اورتزه اقتباس شده است.
حدیث خوبی مازندران واشرف را زبان کوته صائب چه شرح فرماید
فاسرق درا اذا کنت اخی سارقا واشرب من کاسنا معتجلا تنتشی
قر به‌العین کلی واشربی قد قرب‌امنزل فاستبشری
بهترین راه مقابله با خطرات آزبست حذف آن است. امّا از آن‌جا که این کار همیشه امکان‌پذیر نیست در نتیجه باید در بسیاری از موارد دست به جایگزینی یا جانشینی آن با مواد کم‌خطر زد. قبل از شروع، بهتر است در مورد کلمات جانشین و جایگزین که ممکن است ابهاماتی ایجاد کند صحبت شود. جانشین یا آلترناتیو همیشه موجود است و مبتنی بر ملاحظات فنی یا تجاری است. مثال آن جانشینی ورق‌های آزبست سیمان با ورقهای فلزی و پی‌وی‌سی یا جانشینی واشرهای آزبستی با واشرهای فلزی و واشرهای گرافیتی است؛ ولی جایگزینی به معنی تعویض مادهٔ خطرناک یک محصول با نوع کم‌خطر یا بی‌خطر است. به عنوان مثال جایگزینی الیاف آزبست با الیاف سلولزی در ورق‌های موج‌دار.
صبح ظهور نفس زده، آفتاب عنایت بتافت، نسیم سعادت بوزید، دریای جود در جنبش آمد. سحاب فیض چندان باران: ثمر ش علیهم من نوره، بر زمین استعداد بارید که: واشرقت الارض بنور ربها، عاشق سیراب آب حیات شد، از خواب عدم برخاست،‌قبای وجود درپوشید، کلاه شهود بر سر نهاد، کمر شوق بر میان بست، قدم در راه طلب نهاد و از علم بعین آمد و از گوش بآغوش، نخست دیده بگشاد و نظرش بر جمال معشوق آمد، گفت: ما رأیت شیئا الاورأیت الله فیه. نظر در خود کرد همگی خود او را یافت، گفت: فلم انظر بعینی غیر عینی.
روز و شب در طاعت امر کلوا چون گلو شد تا گلویش واشربوا