واش
معنی کلمه واش در لغت نامه دهخدا

واش

معنی کلمه واش در لغت نامه دهخدا

واش. [ شِن ْ ] ( ع ص ) سخن چین. صورتی از «واشی ». رجوع به آن کلمه شود.
واش. ( اِ ) علف و گیاه ستوران. ( آنندراج ). علف و علوفه ستور. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه واش در فرهنگ معین

[ په . ] (اِ. ) علف ، گیاه .

معنی کلمه واش در فرهنگ فارسی

(اسم ) ۱ - گیاه . ۲ - علف ستور .
سخن چین صورتی از واشی .

معنی کلمه واش در دانشنامه عمومی

واش (استان). واش ( به مجاری: Vas megye ) یکی از استان های مجارستان در ترانسدانوبیای غربی است که ۳٬۳۳۶٫۱۴ کیلومترمربع مساحت و ۲۵۶٬۶۲۹ نفر جمعیت دارد.
واش (فیلم ۲۰۰۱). واش ( به انگلیسی: The Wash ) عنوان یکی از فیلم های است که در آن امینم، دکتر دره و اسنوپ داگ بازی کرده اند و در این فیلم امینم در نقش کریس، دکتر دره در نقش شین و اسنوب داگ در نقش دی لاک ظاهر شده اند.
معنی کلمه واش در فرهنگ معین
معنی کلمه واش در فرهنگ فارسی
معنی کلمه واش در دانشنامه عمومی
معنی کلمه واش در ویکی واژه

معنی کلمه واش در ویکی واژه

اوستایی
علف، گیاه.

جملاتی از کاربرد کلمه واش

جمله تن شکر شود هر که بدو شکر دهی لقمه کند دو کون را آنک تواش دهان دهی
چهر توچون آتش آمد زلف توچون دودشد چشم من از آتش ودود تواشک آلود شد
جز نقش تواش نبود در دل جز فکر تواش نبود حاصل
بعضی منافقان گفتند: اگر محمد (ص) کشته شد بدین اوّل که داشتید باز شوید. انس بن نصر عمّ انس بن مالک گفت: یا قوم اگر محمد (ص) کشته شد خدای محمد (ص) زنده پاینده است. شما را چه زندگی بود و چه راحت بعد از رسول خدا؟ اکنون بیائید تا شمشیر زنیم و جنگ کنیم هم بر آن دین که رسول (ص) جنگ کرد، و بمیریم هم بر آنکه وی بمرد. آن گه گفت: «اللّهمّ انّی أعتذر الیک ممّا یقول هؤلاء المسلمون و ابرأ الیک ممّا جاء به هؤلاء المنافقون». پس روی بدشمن نهاد و جنگ کرد تا کشته شد. پس رسول خدا (ص) سوی صخره شد، و مردم را بر خود خواند. اوّل کسی که رسول (ص) را واشناخت کعب بن مالک بود. گفتا: دو چشم نرگسین وی را بشناختم که زیر مغفر می‌افروختند.
این عذرهاست روشن و اندک عتابکی گه گاه با حواشی اصحاب می رود
ائتلاف پاسخ و اتحاد برای صلح و عدالت به طور مشترک از تجمعی در واشینگتن دی سی در ۲۴ سپتامبر ۲۰۰۵ حمایت کردند که تعداد شرکت کنندگان توسط پلیس ۱۵۰۰۰۰ نفر و توسط سازمان دهندگان ۳۰۰۰۰۰ نفر تخمین زده شد.
چون استخوان مرده نیاید بهیچ کار عشقی که زنده یی چو تواش در میان بود
از بس که دلم با سر زلف تو نشست چون زلف تواش فتاد صد گونه شکست
رایت بیضای او چون صبح هر جا واشود لشکر دشمن شود چون خرده انجم نهان
مهرش چو ذره ذره کند پیکر مرا من در هواش رقص کنم حسبی الحبیب
حرمگاه دلت جانست دردید ز دید او یکی بین گفت واشنید
سازمان فدرالی زندان‌ها در سال ۱۹۳۰ تأسیس شده‌است و خود شامل ۱۱۶ دستگاه زیرمجموعه می‌شود که در ۶ ناحیه جغرافیایی مختلف آمریکا مستقر هستند. مقر دفتر اصلی این سازمان در واشینگتن دی.سی. قرار دارد.
از باشگاه‌هایی که در آن بازی کرده‌است می‌توان به باشگاه فوتبال چلسی، مجیک‌جک، واشینگتن فریدام، باشگاه فوتبال پاری سن ژرمن، باشگاه فوتبال زنان پاری سن ژرمن، باشگاه فوتبال پورتلند تورنز، و اسکای بلو اف‌سی اشاره کرد.