واسپوهر

معنی کلمه واسپوهر در لغت نامه دهخدا

واسپوهر. ( اِ ) لقب نجبای اشکانی و ساسانی و صاحبان مناصب کشوری و لشکری آنان. کریستنسن گوید از ترکیبات پهلوی اشکانی است. این کلمه که ایده اوگرام آرامی آن بربیتا است تحریفی است از لفظ ویس پوهر به معنی پسر طایفه. لفظ مذکور در زبان هخامنشی هم دیده میشود. در زبان ارمنی هم ویس پوهر هست و هم «واسپوهر» و هر دو در آن لغت دخیل هستند و این در صورتی است که لفظ سپوه ارمنی واقعاً ویس پوهر ایرانی باشد اما کلمه واسپوهر در ترکیب کلمه وسپورکان که نام یکی از ایالات است دیده میشود از این گذشته درباره دو لفظ «ویسپوهر» و «واسپوهر» بحث بسیار کرده اند. «شدر» ثابت می کند که هر دو کلمه که پهلوی اشکانی میباشند در تمام دوره اشکانی و ساسانی وجود داشته اند و مراد از کلمه «ویس پوهر» پسر ویس پتی یاویس بذ ( رئیس طایفه ) نبوده است ، بلکه این لفظ دارای ارزش اجتماعی بیشتری شده بود و شاهزادگان خانواده شاهی را بدان می نامیدند. اما لفظ واسپوهر در مورد اعضای طبقه نژادگان و نجبای درجه اول به کار میرفت معذلک در متن پهلوی سورسخون ( ترجمه ناوادیا ) بی شک لفظ «پس ی واسپوهر» همچنانکه ناوادیا دریافته است به معنای «ولیعهد» به کار رفته است. شدر معتقد است و اسپوهر در اینجا لقب نیست بلکه ستایش و توصیف است و مراد از آن «فرزند والاگهر» شاهنشاه است که در عبارت قبل از او نام برده اند. اما این تعبیر این سؤال را بی جواب میگذارد چرا بر ولیعهد «پس ی واسپوهر» ( فرزند والاگهر» نام نهاده اند نه «پس ی ویس پوهر» ( شهزاده پسر ). بهر حال لفظ ویس پوهر بشکل ایرانی خود یعنی بی آنکه در پس ایده اوگرام آرامی نهفته باشد فقط در متون مانوی تورفان دیده میشود. شدر بر آن است که این کلمه را در زبان سغدی با تغییر مختصری بصورت ویس پوس باز یافته است ولی هنینگ ( در رسالات اکادمی پروسی 1937 کتاب دعای مانوی ص 73 ) بر این ادعا خرده گرفته است. از طرف دیگر باید دانست که متون مانوی لغات و اصطلاحات را بصورت مصطلح در آغاز دوره ساسانی نشان میدهند و در آنزمان فرقی که اشکانیان بین دو لفظ ویس پوهر و واسپوهر میگذاشتند هنوز از یاد نرفته بود ولی ظاهراً ما در ادبیات پهلوی اواخر دوره ساسانی مثالی از موارد استعمال لفظ وپسپوهر نداریم. به این جهت من گمان میکنم که قبل از پایان این دوره لفظ ویسپوهر فراموش شده و اصطلاح واسپوهر جای آن را گرفته بود. ( ایران در زمان ساسانیان ص 120 ). و رجوع به ص 123 و 283 همان کتاب شود.

معنی کلمه واسپوهر در فرهنگ فارسی

لقب نجبای اشکانی و ساسانی و صاحبان مناصب کشوری و لشکری آنان کریستنسن گوید از ترکیبات پهلوی اشکانی است این کلمه که ایده او گرام آرامی آن بربیتا است تحریفی است از لفظ ویس پوهر بمعنی پسر طایفه لفظ مذکور در زبان هخامنشی هم دیده می شود .

معنی کلمه واسپوهر در فرهنگ اسم ها

اسم: واسپوهر (پسر) (فارسی)
معنی: واسپور، لقب نجبا و شاهزادگان اشکانی و ساسانی، نام دانا و هنرمندی در زمان انوشیروان پادشاه ساسانی

معنی کلمه واسپوهر در ویکی واژه

(جمع): واسپوهران، عنوان و لقب شاهزاده‌ای که قرار بود بعد از شاه جانشین او گردد، ولیعهد. واسپوهر در زمان ساسانیان رایج بوده ولی ترویج آن در زمان هخامنشیان مورد تردید است.

جملاتی از کاربرد کلمه واسپوهر

یک سال بعد، آزوما به همراه واسپوهر اجرای زنده‌ای را برای دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد انجام دادند و پس از همان اجرا بود که سعید به گروه واسپوهر نیز پیوست. گروه به تمرینات خود ادامه می‌دهد تا اینکه در سال ۱۳۸۷ شروع به نوشتن یک آلبوم موسیقی می‌کند، دو آهنگ ضبط می‌شود اما به‌علت از هم پاشیدن گروه واسپوهر و تعطیلی استودیو، آزوما از ضبط مابقی قطعات باز می‌ماند. پس از آن بود که مشکلات فراوان آزوما را از ادامه فعالیت جدی برای چندین سال باز گذاشت.