هیچ‌وجه

معنی کلمه هیچ‌وجه در لغت نامه دهخدا

هیچ وجه. [ وَج ْه ْ ] ( ق مرکب ) هیچ طور. هیچ گونه.

معنی کلمه هیچ‌وجه در فرهنگ معین

(ق مر. ) هیچ طور، هیچ گونه .

معنی کلمه هیچ‌وجه در فرهنگ فارسی

هیچ طور هیچگونه .
هیچطور هیچگونه

جملاتی از کاربرد کلمه هیچ‌وجه

مالبرانش با ارائهٔ این آموزه تلاش کرد تا بر شکافی که میان مسئلهٔ روح-کالبد در تفکر دکارتی وجود داشت فائق آید. مشکل چکونگی تأثیر روح و کالبد بر یکدیگر با وجود جوهر کاملاً متمایز آن دو بود. مداخلهٔ خدا امکان چنین تأثیر متقابلی را میان روح و کالبد رد می‌کند. مالبرانش می‌نویسد: «ما علل طبیعی حرکت بازوی خود هستیم اما علل طبیعی به‌هیچ‌وجه علل حقیقی نیستند. آن‌ها فقط علل به‌موقع‌اند و فقط از طریق قدرت و اثر ارادهٔ خداوند عمل می‌کنند.»
بعد از تو زنده‌ایم و ندارم به‌هیچ‌وجه عذری از این گناه به وجهی حسن دریغ
وجه‌الله اوست دل مبر از وی به هیچ‌وجه باب‌الله اوست پامکش از وی به‌هیچ باب
یکی از مباحث عمده‌ای که در تدوین ملاک‌های تشخیصی برای حملهٔ پانیک وجود دارد، تعیین حداقل تعداد یا طول دورهٔ وقوع مجدد حملهٔ پانیک است. پژوهشگران معتقدند که اگر آستانهٔ وقوع نشانه‌های حملهٔ پانیک را خیلی پایین یا کم در نظر بگیریم، برای بیمارانی که تنها چند حمله داشته‌اند و وضع زندگی‌شان به هیچ‌وجه مختل نشده‌است، باید تشخیص حملهٔ پانیک را مطرح کرد؛ و در مقابل اگر آستانهٔ نشانه‌ها را بالا یا خیلی زیاد در نظر بگیریم، به‌ناچار با وضعی روبه‌رو می‌شویم که در آن، بیمارانی که حملات پانیک زندگی‌شان را مختل کرده‌است، واجد ملاک‌های تشخیصی حملهٔ پانیک قرار نمی‌گیرند.