هیچ گونه. [ ن َ / ن ِ ] ( ق مرکب ) هیچ قسم : مگردان دل از مهر افراسیاب مکن هیچ گونه به رفتن شتاب.فردوسی.ز فرمان او هیچ گونه مگرد تو پیرایه دان بند بر پای مرد.فردوسی.
معنی کلمه هیچگونه در فرهنگ عمید
کلمۀ نفی، هیچ نوع، هیچ شکل.
معنی کلمه هیچگونه در فرهنگ فارسی
هیچ قسم
جملاتی از کاربرد کلمه هیچگونه
چو از زیان منت هیچگونه سودی نیست مخواه بیش زیان من گدا ای دوست
دوبچک از آن تاریخ تا سال ۱۹۸۹، به مدت بیست سال هیچگونه فعالیت سیاسی نداشت و زیر نظر، در خانه خود زندگی میکرد. اما در پاییز این سال، در پی موج اصلاحگرایی در شرق اروپا و فروپاشی کمونیسم، از نو در صحنه سیاسی چکسلواکی مطرح شد و در جریان تغییرات سیاسی کادر رهبری این کشور، به عنوان رئیس مجلس فدرال چکسلواکی برگزیده شد.
ز روزگار نداریم هیچگونه گله که سخت خرم و بانعمت و تن آسانیم
واحد ژاندارمری ترکیه نیرویی است که در حوزه استحفاظی مربوط و همچنین مناطق خارج محدوده شهری که در آن هیچگونه تشکیلات پلیسی تعیین نشده است به صورت نیروی مکمل نیروهای مسلح در جهت دفاع و برقراری امنیت و آرامش به وظایف خود عمل میکند. این واحد با اینکه زیر مجموعه ارتش ترکیه است، در زمان صلح وابسته و تحت نظر وزارت کشور ترکیه قرار دارد.
در خشک سال هجران، هو دولت رخ تست گر هیچگونه ماندست، در چشم بنده آبی
مرا عزیمت رفتن درست کی شود از ری که هیچگونه نیاید برون مه تو، ز عقرب
آید صواب هرچه تو گویی و خصم را یار او زهرئی که کند هیچگونه حک
مکر و فن بسیار دارد در همه کاری ولیک روز بخشیدن نداند هیچگونه مکر و فن
مسوز این تن خاکی ز تاب آتش خشم که خاکرا نبود تاب هیچگونه عذاب
با وجود لفظ "کلرو" در نام این ماده، کلروژنیک اسید حاوی هیچگونه اتم کلری نمی باشد و این نام از دو واژه یونانی χλωρός(به معنی سبز کم رنگ) و -γένος(به معنی به وجود آوردن)، تشکیل شده است و دلیل آن به وجود آمدن رنگی سبز در حین اکسایش این ماده است.
چنان کنی همه کاری که کس نداند کرد ز روزگار نیابی بهیچگونه عتاب
تو را کمال و هنر هیچگونه سود نداشت که خاک و آب سیه بر سر کمال و هنر