هیجان زده
جملاتی از کاربرد کلمه هیجان زده
کارگردان فیلم پیتر جکسون به انیا (به سفارش هاوارد شور) پیشنهاد داد که آیا او علاقهمند است آهنگی برای ارباب حلقهها بنویسد. انیا که از این پیشنهاد هیجان زده شده بود، برای دیدن ویرایشهای اولیه فیلم به نیوزلند رفت. انیا برای کار روی این آهنگ با نیکی رایان، تهیهکننده اش و روما رایان ترانهسرای آهنگهای خودش، همکاری کرد. نیکی موسیقی را تنظیم کرد در حالی که روما متن ترانه را نوشت. آنها این آهنگ را از طریق قرارداد انیا با وارنر موزیک در استودیوی ایگل در دوبلین ضبط کردند.
من اکنون در استودیو کار می کنم تا نهایتاً نهایی چند آهنگ جدید را در رکورد نهایی کنم - من واقعاً در مورد موسیقی که من نوشتن و ضبط می کنم هیجان زده هستم و نمیتوانم صبر کنم تا آن را برای همه آماده کنم.
بهترین معلمان کسانی نیستند که تمام پاسخها را میدانند، بلکه کسانی اند که با [شنیدن] پرسشهایی که پاسخ آنها را نمیدانند، هیجان زده میشوند.
. . . تمام تلاش ما این است کاری کنیم که نسلهای مختلف مخاطبان از شنیدن موسیقی مرتبط با شاهنامه فردوسی با تمام وجود لذت ببرند. این پروژه برای من پروژه بسیار بزرگی است که قطعاً با کنسرتهای قبلی ام تفاوت دارد چرا که کار نویی است و من واقعاً هیجان زده هستم که چه اتفاقاتی قرار است بیفتد.
جکسون یکبار در سال ۱۹۹۹ به عنوان مهمان مخصوص الفاید، به باشگاه فوتبال آمد و در کنار وی به تماشای بازی نشست. وقتی او با شال گردن و چتر مخصوص باشگاه به چمن سبز آمد، جمعیت هیجان زده به تشویق ایستادهٔ او پرداخت.
"باشد که" در سال ۲۰۰۲ نامزد جایزه اسکار بهترین آهنگ اصلی شد، اما به آهنگ " اگر تو را نداشتم " رندی نیومن از شرکت هیولاها که توسط جان گودمن و بیلی کریستال خوانده شد، رقابت را باخت. این فیلم برنده جایزه انجمن منتقدان فیلم لاس وگاس برای بهترین آهنگ و همچنین جایزه فیلم منتخب منتقدان برای بهترین آهنگ در سال ۲۰۰۲ شد. در سال ۲۰۰۲ نامزد جایزه گلدن گلوب برای بهترین آهنگ غیر اقتتباسی شد، اما به " تا " در فیلم کیت و لئوپولد شکست خورد. این آهنگ در سال ۲۰۰۳ نامزد جایزه گرمی برای بهترین آهنگ نوشته شده برای رسانههای تصویری شد. انیا آهنگ خود را در مراسم اسکار در ۲۴ مارس ۲۰۰۲ اجرا کرد. او «کاملا» در مورد اجرا هیجان زده بود.
پس از آن، جودی از کالج فارغالتحصیل شد و به دنبال رؤیای خود برای تبدیل شدن به یک نویسنده است. در این حین، جرویس عموی جولیا از جودی خواستگاری میکند و او قبول نمیکند، زیرا جودی فکر میکند کسی مثل او برای ازدواج با یک پندلتون به اندازه کافی خوب نیست. پس از این، جرویس در سفر خود به کانادا به یک بیماری مهلک مبتلا میشود. از سوی دیگر، جودی از اینکه از او برای ملاقات با بابا لانگ دراز در شهر نیویورک دعوت شده بود هیجان زده بود. هنگامی که او به شهر نیویورک میرسد، متوجه میشود که جرویس بابا لنگ دراز است و در مورد این پیشنهاد تجدید نظر میکند و جرویس را به عنوان شوهرش میپذیرد. (پایان)
پس از اینکه پدر او به عنوان هدیه به او جعبه موسیقی مرموزی میدهد، کلر شانون (جوئی کینگ) هیجان زده میشود و در پی این است تا تمام آرزوهای خود را با آن جعبه به واقعیت تبدیل کند. شادی و هیجان او کمکم به وحشت مبدل میشود، از وقتی که او میخواهد قیمت خونین هر یک از آرزویهای جدید خود را بپردازد ….