هگرز

معنی کلمه هگرز در لغت نامه دهخدا

هگرز. [ هََ گ َ / گ ِ ] ( ق ) هرگز. هرگیز. هیچوقت. هیچگاه. ابدا. ( یادداشتهای مؤلف ) :
چنان نبینی تا دل نکرده کار هگرز
به چوب رام شود، یوغ را نهد گردن.اورمزدی.همتی دارد بررفته به جایی که هگرز
نیست ممکن که رسد طاقت مخلوق بر آن.فرخی.بزرگی و نیکی نیابد هگرز
کسی کاو به بد بود همداستان.فرخی.بگذاراد و به روی تو میاراد هگرز
زلتی را که نکردی تو بدان استغفار.فرخی.نیابد هگرز آن سه مهمان چهارم
نه این دو کبوتر بیابد سدیگر.ناصرخسرو.من دست خویش در رسن دین حق زدم
از تو هگرز جُست نخواهم نشان و نام.ناصرخسرو.با آز هگرز دین نیامیزد
تو رانده ز دین به لشکر آزی.ناصرخسرو.مرا نشانه تیر فراق کرد و هگرز
کسی شنیده بباشد کمان نشانه تیر؟مسعودسعد.

معنی کلمه هگرز در فرهنگ معین

(هَ گِ ) [ په . ] (ق . ) هرگز.

معنی کلمه هگرز در فرهنگ عمید

هیچ گاه، هیچ وقت: همتی دارد بررفته به جایی که هگرز / نیست ممکن که رسد طاقت مخلوق بر آن (فرخی: ۲۷۸ ).

معنی کلمه هگرز در فرهنگ فارسی

هرگز، هیچگاه، هیچوقت
هرگز : (( الم ازدلها برگیرد وتابودههگرز بردل کس نهادست بیک موی الم . ) ) ( فرخی ) توضیح شمس قیس گوید : (( مسعوسعد گفتهاست : ...درصحیح لغت دری ((هگرز ) ) نیست ومستعمل هرگز است . ) ) ولی چنانکهدیدهشددرپهلوی ((هکرچ ) ) آمده ودرادب فارسی اسم (هگرز ) ) مکرر آمدهاست .

معنی کلمه هگرز در ویکی واژه

هرگز.

جملاتی از کاربرد کلمه هگرز

یکیت گوید برگی مگر به علم خدای نیوفتد ز درختی هگرز و نه ثمری
جز رنجگی هگرز چه بینی تو از خسیس جز رنجگی چه دید هگرز از ز کام کام؟
که کرد بهین کار جز بهین کس؟ حلاج نبافد هگرز دیبا
مدار عزت ما را هگرز کج نکند کسی که شمس و قمر را برین مدار آورد
تو را چگونه پساود هگرز پاکی و علم که جان و دلت جز از جهل و فعل بد نپسود؟
شوره است سفیه و سفله، در شوره هشیار هگرز تخم کی کارد؟
خرد جز که نیکی نزاید هگرز نه نیکی به جز شیر مدحت مکد
نیابد هگرز آن سه مهمان چهارم نه این دو کبوتر بیابد سدیگر
ناید هگرز از این یله گو باره جز درد و رنج عاقل بیچاره
نی نی هزار شکرکه ازکودکی هگرز آرو شره نبوده مرا رسم و دیدنا