هویج

هویج

معنی کلمه هویج در لغت نامه دهخدا

هویج. [ هََ ] ( اِ ) حَویج. نوعی رستنی که بیخ آن را خام یا پخته خورند همچون چغندر. زردک. گزر. رجوع به گزر شود.

معنی کلمه هویج در فرهنگ معین

(هَ ) (اِ. ) گیاه علفی دوساله از تیرة چتریان ، با ریشه راست ، ساقة بی کرک یا پوشیده از تار. برگ های متناوب و گل های کوچک سفید و مجتمع به صورت چتر. ریشة این گیاه نارنجی یا زرد است و مصرف غذایی و دارویی بالا دارد، گزر، زردک .

معنی کلمه هویج در فرهنگ عمید

۱. ریشه ای مخروطی شکل خوراکی با اندوختۀ غذایی به رنگ زرد یا سرخ، زردک، گزر.
۲. گیاه این ریشه که دارای ساقه های باریک، برگ های بریده، و گل های سفید و چتری می باشد.

معنی کلمه هویج در دانشنامه عمومی

هویج (سرده). سرده هویج ( نام علمی: Daucus ) نام یک سرده از تیره چتریان است. از گونه های اصلی آن هویج کشاورزی و هویج وحشی است.

معنی کلمه هویج در دانشنامه آزاد فارسی

هَویج (carrot)
گیاهی دوساله، با نام علمی Daucus caucus، از خانوادۀ چتریان، با برگ های پرمانند و ریشۀ راست و نارنجی رنگ. ریشۀ آن را به منزلۀ سبزی مصرف می کنند. این گیاه از قرن ۱۶ کشت می شود. ریشۀ هویج حاوی مقادیر فراوانی قند و کاروتناست که در کبد به ویتامین آ تبدیل می شود.

جملاتی از کاربرد کلمه هویج

سبزیجات بیشتر در خورش‌ها یا سوپ‌های سبزیجات استفاده می‌شوند. آن‌ها همچنین به‌عنوان کنارغذا کاربرد دارند. هویج، شلغم، اسفناج، نخود سبز، لوبیا، کلم بروکلی و انواع کلم رایج است. پیاز سرخ شده نیز در بسیاری از غذاهای گوشتی در سرتاسر کشور استفاده می‌شود.