هوچی

معنی کلمه هوچی در لغت نامه دهخدا

هوچی. [ هََ / هُو] ( ص مرکب ) آنکه عوام را اغوا کند در ظاهر برای منافع آنان و در باطن برای سود خود. ( یادداشت مؤلف ).
- هوچی بازی ؛ سر و صدای بیهوده به راه انداختن برای سود خود.
- هوچی گری ؛ هوچی بازی.
رجوع به هو شود.

معنی کلمه هوچی در فرهنگ معین

(هُ ) (ص . ) حَرّاف ، کسی که با پُرحرفی و جار و جنجال حَقی را باطل می گرداند.

معنی کلمه هوچی در فرهنگ عمید

کسی که جاروجنجال راه بیندازد و مردم را هو بکند.

معنی کلمه هوچی در فرهنگ فارسی

(صفت ) ۱- کسی که مردم را هوومسخره کند. ۲- آنکه حق را باطل وانمود کند و باطل را حق : پست کند هوچی و بیکاره را شاد کند ملت بیچاره را. ( بهار ) ۳- حراف . ۴- خبرچین

معنی کلمه هوچی در ویکی واژه

حَرّاف، کسی که با پُرحرفی و جار و جنجال حَقی را باطل می‌گرداند.

جملاتی از کاربرد کلمه هوچی

ایموتو در سال ۱۹۹۹ میلادی عنوان بهترین بازیگر مرد جایزه آکادمی فیلم ژاپن را برای بازی در فیلم دکتر آکاگی از آن خود کرد. او همچنین برندهٔ جایزهٔ بهترین بازیگر نقش مکمل مرد در هفتمین دورهٔ جشنواره فیلم هوچی برای رودخانه دوتونبوری و دل‌ها و گل‌ها برای تورا-سان شد.
هوچین بومی سیلم، ایندیانا است. او لیسانس خود را در رشتهٔ روان‌شناسی از دانشگاه ایندیانا بلومینگتون و کارشناسی ارشد مدیریت سیاسی خود را از دانشگاه جرج واشینگتن اخذ کرده است.
رو هوچی و روزنامه چی شو این است که فایَدَت دِهَنده است
وزین روی: جمعی تبه کارها هیاهوچیان ملت آزارها:
دو سال قبل، این هوچی آرام به (سردار سپه) می‌داد دشنام
گویم دو هزار هوچی بی‌دین گویم دو هزار پادو فعله
آن هوچی بی‌دین -‌زره دین فکند هو این قافله تا حشر درین بادیه لنگ است
هوچیانه آمدی از چاه گمنامی برون یافتی گنج ملا جان بردی ازکنج خلا
از این ساز، هم برای تک‌نوازی و هم جهت استفاده در ارکسترهای کوچک و بزرگ استفاده می‌شود و مشهورترین ساز از خانوادهٔ سازهای کمانه‌ای هوچین است.
این فضولان ناکس هوچی همچو گربه به سفره مو موچی
وی همچنین برندهٔ جوایزی همچون جایزه فیلم هوچی شده است.
سخت آقایان هوم کردند، آری سخت هو کان‌چنان هو، هوچیان را ثبت در دفتر نبود
بگفتا من نخواهم خورد سوگند که بر هوچیگری بگرفته ام خو
همه دانند خوب، این هوچی لوس ز شه زر خواست اما گشت مأیوس