هوسباز
معنی کلمه هوسباز در فرهنگ معین
معنی کلمه هوسباز در فرهنگ عمید
معنی کلمه هوسباز در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه هوسباز
زبان اوحدی سازیست در بزم هوسبازان برو ابریشم زاری ز بهر آن نوا بسته
بباید هوس کردن از سر به در که دور هوسبازی آمد به سر
در آن مشهد که باشد بی نیازی هوسبازی نباشد عشقبازی
مگو احوال درد من به پیش هر هوسبازی که جز عاشق نمیداند حکایتهای مرموزم
مرد هوسباز را دست حمایل برن طوق میان مرد را پای زن بیحیا
اما هرزهگردی بی نماز هواپرست هوسباز که روزها به شب آرد در بند شهوت و شبها روز کند در خواب غفلت و بخورد هر چه در میان آید و بگوید هر چه بر زبان آید رند است وگر در عباست.