هواسنج

معنی کلمه هواسنج در لغت نامه دهخدا

هواسنج. [ هََ س َ ] ( نف مرکب ) سنجنده هوا. || ( اِ مرکب ) ابزاری که فشار هوا و به همین مناسبت ارتفاعات و تغییرات آتمسفریک را بدان سنجند.

معنی کلمه هواسنج در فرهنگ معین

(هَ. سَ ) (اِمر. ) ابزاری که با آن فشار هوا سنجیده می شود، بارومتر.

معنی کلمه هواسنج در فرهنگ عمید

آلتی برای اندازه گیری فشار هوا و تعیین تغییرات جوّی، فشارسنج، بارومتر، میزان الهوا.

معنی کلمه هواسنج در فرهنگ فارسی

(اسم ) اسبابی است که جهت تعیین فشار هوا بکار میرود . این وسیله اول دفعه در سال ۱۶۴۳ میلادی توسط توری چلی ایتالیایی ساخته شد و پاسکال دانشمند فرانسوی آزمایشاهای وی را مکرر بکار برد و نتیجه گرفت که فشار هوا در کنار دریا و در درج. حرارت صفر معادل با ۷۶ سانتی متر فشار جیوه است و هر قدر از سطح دریا بالاتر رویم فشار هوا کمترمیشود هواسنج ها اقسام مختلف دارند که مشهورتر از همه هواسنج معمولی یا جیوه ای است . اساس هواسنج جیوه ای عبارت از یک لوله شیشه ای بلند تقریبا بطول ۹٠ سانتی متر و قطر یک سانتی متراست که یک انتهای آن بسته است این لوله را از جیوه پر میکنندو با سر انگشت دهان. آنرا گرفته روی یک طشتک جیوه ای بطور واژگون قرارمیدهند و سرانگشت را از دهان. لوله بر میدارند جیوه در لوله کمی پائین می آیدو در ارتفاع ۷۶ سانتی متری می ایستند میزان الهوا.

معنی کلمه هواسنج در فرهنگستان زبان و ادب

{air meter} [علوم جَوّ] نوعی بادسنج آسیابی کوچک و حساس با پره های تخت، برای اندازه گیری جریان هوا

جملاتی از کاربرد کلمه هواسنج

بیتاب هواسنجی عمرم چه توان‌کرد میزان خیال نفسم سنگ من این است