هنجار

معنی کلمه هنجار در لغت نامه دهخدا

هنجار. [ هَِ / هََ ] ( اِ ) راه و روش و طریق و طرز و قاعده و قانون. ( برهان ). در سنسکریت سمکارا به معنی گشتن و گردیدن و راه است. ( حاشیه برهان چ معین ) :
به آخر شکیبایی آورد پیش
که جز آن نمی دید هنجارخویش.فردوسی.همی شدند به بیچارگی هزیمتیان
گسسته پشت گرفته گریغ را هنجار.عنصری.خوشا راهی که باشد راه آنان
که دارند از سفر هنجار جانان.فخرالدین اسعد.ره و هنجار ستمکاره همه زشت است
ای خردمند مرو بر ره و هنجارش.ناصرخسرو.مهمان کند خزینه تو و من را
مهمان کشی است شیوه و هنجارش.ناصرخسرو.قصه ای را که نظم خواهم کرد
برطرازم سخن بدین هنجار.مسعودسعد.چیستی ؟ مرغی ، ستوری ،آدمستی ؟ بازگرد
ور به راه آدمی چون آدمت هنجار کو؟سنایی.نیکان ملت را به دین یاد تو تسبیح مهین
پیکان نصرت را به کین عزم تو هنجار آمده.خاقانی.دلیری است هنجار لشکرکشی
سرافکندگی نیست در سرکشی.نظامی. || جاده و راه راست و بعضی راه غیرجاده را هم گفته اند. ( برهان ):
گرفته هر دو هنجار خراسان
بر ایشان گشت رنج راه آسان.فخرالدین اسعد.همواره پشت و یار من پوینده بر هنجار من
خاراشکن رهوار من ، شبدیز خال و رخش عم.لامعی.گر از دنیا به رنجی راه اوگیر
کز این بهترنه راه است و نه هنجار.ناصرخسرو.شعاع کوکب ثابت به چرخ بر رهبر
مسیر دیو دژآگه به خاک بر هنجار.مسعودسعد.نه هرگز کسی دیده هنجار قبله
نه هرگز شنیده کس اﷲ اکبر.عمعق.چو دیدم که هنجاراو دور بود
شب از جمله شبهای دیجور بود.نظامی.وز ایشان به هنجارهای درست
سوی ربع مسکون نشان بازجست.نظامی.مرغی که نه اوج خویش گیرد
هنجار هلاک پیش گیرد.نظامی.از راه رحیل خار برداشت
هنجار دیار یار برداشت.نظامی.نهفته بازمیپرسید جایش
به دست آورد هنجار سرایش.نظامی.- بهنجار ؛ دارای راه و روش. آشنا به رموز. ماهر :
در فسق و قمار نیز استادیم

معنی کلمه هنجار در فرهنگ معین

(هَ ) (اِ. ) ۱ - روش ، طریق . ۲ - قاعده ، قانون .

معنی کلمه هنجار در فرهنگ عمید

۱. [مجاز] راه و روش، طرز و قاعده.
۲. [قدیمی] راه، طریق، جاده: ز هنجار دیگر درآمد به روم / فروماند گنج اندران مرزوبوم (نظامی۵: ۸۹۸ ).
۳. [قدیمی، مجاز] راه راست.

معنی کلمه هنجار در فرهنگ فارسی

راه، طریق، راه وروش، راه راست، جاده، طرزوقاعده
( اسم ) ۱- راه طرث جاده : زهنجار دیگر در آمد به روم فروماند گنج اندرون مرز و بوم . ( نظامی ) ۲- طرز قاعده قانون. ۳- راه غیر جاده باشد . چون راه بگذارند و در برابر آن راه روند گویند : برهنجار راه میرود. ۴ - انگاره : برد ( ابن سینا ) قصاب وار دست سویش دیدهنجار پشت و پهلویش ... ( جامی ) ۵- روش رفتار : چیستی مرغی ستوری آدمستی بازگو ور براه آدمی چون آدمت هنجارکو ? ( سنایی ) یابه هنجار. طبق قاعده و رسم . یا بی هنجار. بی قاعده . یا هنجار چیزی را گرفتن . راه آنرا پیش گرفتن : همی شدند به بیچارگی هزیمتیان شکسته پشت و گرفته گریغ را هنجار . ( عنصری )

معنی کلمه هنجار در فرهنگستان زبان و ادب

{norm} [روان شناسی] هرگونه الگوی رفتار یا عملکرد ویژۀ یک گروه اجتماعی خاص

معنی کلمه هنجار در دانشنامه آزاد فارسی

هَنْجار (norm)
رهنمودها و آداب غیررسمی در جامعه برای تعیین رفتارهای اجتماعی متعارف و نامتعارف (در برابر ضوابط و قوانین، که رهنمودهایی رسمی اند). چنین ارزش ها و انتظارات اجتماعی مشترکی با نمونه گیری آماری سنجیدنی و در جوامع و موقعیت های گوناگون متفاوت اند. دامنۀ آن ها از تابوهای شدید، نظیر منع زنای با محارمیا آدم خواری، تا آیین ها و سنت های عادی تر، نظیر نحوۀ استفاده از چنگال برای غذاخوردن، گسترده است. هنجارها در نظارت و نظم اجتماعینقش مهمی دارند.

جملاتی از کاربرد کلمه هنجار

اخلاق هنجاری با اخلاق توصیفی نیز تفاوت دارد، زیرا اخلاق توصیفی به تحقیق تجربی بر روی عقاید اخلاقی مردم می‌پردازد. به بیان دیگر اخلاق توصیفی نشان می‌دهد چند درصد مردم عقیده دارند کشتن همیشه اشتباه است، درحالیکه اخلاق هنجاری به این می‌پردازد که آیا داشتن این باور درست یا غلط است. از این لحاظ، اخلاق هنجاری گاهی تجویزی خوانده می‌شود تا توصیفی. هرچند در برخی دیدگاه‌های فرا اخلاقی مثل واقع‌گرایی اخلاقی، حقایق اخلاقی در حال واحد تجویزی و توصیفی هستند.
جرم‌شناسان ماهیت، علل و کنترل فعالیت‌های مجرمانه را تجزیه و تحلیل می‌کنند و از روش‌هایی در سراسر جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و علوم رفتاری استفاده می‌کنند. جامعه‌شناسی انحراف بر اعمال یا رفتارهایی تمرکز دارد که هنجارها را نقض می‌کند، از جمله نقض قوانین رسمی وضع شده (مانند جرم) و نقض قوانین غیررسمی مانند هنجارهای فرهنگی. بررسی چرایی وجود این هنجارها وظیفه جامعه‌شناسان است. چگونه آنها در طول زمان تغییر می‌کنند و نحوه اجرای آنها مفهوم بی‌سازمانی اجتماعی زمانی است که نظام‌های اجتماعی گسترده‌تر منجر به نقض هنجارها شود. به عنوان مثال، رابرت کی. مرتن نظریه گونه‌شناسی انحراف را ارائه کرد که شامل تبیین‌های علی انحراف در سطح فردی و ساختاری است.
ره به هنجار من کجا یابی؟ زانکه بیدارم و تو در خوابی
رامش بزم به هنجار انداز رزم با بهمن قاجار انداز
ز بیمِ غارتِ عشقش دلِ پُرخون رها کردم ولی می‌ریخت خون و رَه بِدان هنجار می‌آورد
بیستم جمادی الاول از آنجا برفتیم و به رباطی رسیدیم برف و سرمایی عظیم بود و در صحرایی در پیش شهر، مقداری راه چوبی به زمین فرو برده بودند تا مردم روزِ برف و دمه بر هنجار آن چوب می‌روند.
راهِ خودبینان مرو زنهار بنگر پیش و پس امتحان کن تا جهنّم هم برین هنجار هست
مرغی که نه اوج خویش گیرد هنجار هلاک پیش گیرد