همیت

معنی کلمه همیت در ویکی واژه

همیت (جمع همیت‌ها) [هَمیتْ]
برآمده از «هم» (همیدن) با «ـیتْ»؛ مانند: تاشیت (tãŝit) به‌معنی، ۱- بریده، مقطوع، قطع شده ۲- ساخته شده، مخلوق
ظرفی که درونش چیزهایی برای ارسال/فروش نهاده‌شده
[برنامه‌نویسی] مجموعه‌ای از برنامه‌ی مرتبط به‌هم که باهم بسته‌بندی‌شده‌ اند

جملاتی از کاربرد کلمه همیت

از جور و قتل و غارت این قوم بی‌همیت بگذاشتند ما را در دیده آب حسرت
همه را چون همیتواند برد از چه اندک بود چو کودک خرد
باشد اگر سوی مهمیت روی رخصت تدبیر شناسان به جوی
مجوی صحبت دنیا کز آن همیترسم که همچو صحبت سنگ و سبو شود ناگاه
بنگر که چه باید همیت کردن تا بر تو فلک را ظفر نباشد
حساس‌ترین وسایل که کنترل‌های سختگیرانه تری نیاز دارند در کلاس سه جای می‌گیرند. معمولاً هنگام استفاده از این وسایل جان بیمار به عملکرد آن‌ها بستگی پیدا می‌کند. این وسایل می‌توانند اهمیت فوق‌العاده‌ای در جلوگیری از ایجاد یا تشدید بیماری یا خطر ایجاد بیماری یا آسیب به بیمار داشته باشند. در مورد این وسایل اطلاعات کافی برای نشان دادن ایمنی و اثربخشی مطلوب از طریق کنترل‌های عمومی و ویژه به دست نمی‌آید، لذا از شیوه‌های علمی این اطلاعات را به دست آورده و در نهایت در صورت تأیید ایمنی و اثربخشی وسیله، تاییدیه پیش از فروش صادر می‌شود.
کز دیده بر شنوده گوا باید ورنی همیت رنجه کند سودا
مرا زهر چه بود مردرا زبان و دلیست کزین دولاف بزرگی همیتوان پیمود
همیت گوید هریک که کار خویش بکن اگرت چشم درست است درنگر باری
همچو نخچیران دنیدی، سوی دانش دن کنون نیک دان باید همیت اکنون شدن ای نیک دن