همگن
معنی کلمه همگن در فرهنگ معین
معنی کلمه همگن در فرهنگ فارسی
معنی کلمه همگن در ویکی واژه
همتا، همانند.
یکنواخت.
جملاتی از کاربرد کلمه همگن
در سال ۱۹۱۳ نخستین مجلد از چاپ اول دائرةالمعارف اسلام انتشار یافت. در این دائرةالمعارف ذیل تخلص دقیقی پنج شش سطری به زندگانی او اختصاص داشت. این نخستین بار بود که نام دقیقی در یک دائرةالمعارف اروپایی وارد شده بود. در حالی که نام فردوسی و همگنان او سالها پیش از آن در دائرةالمعارفهای دیگر جایگاه خود را یافته بود. مقاله کوتاه دائرةالمعارف اسلام به دست کلمان هوار خاورشناس فرانسوی نوشته شده بود.
در چارماهه خدمت خود در طریق صدق صد ساله راه بیشتر آمد ز همگنان
نهادند اهل طاعت دست پای زهد را، لیکن چو دیدند آن کرشمه، دست و پای همگنان گم شد
برو همگنان آفرین خواندند همه زر و گوهر برافشاندند
اما آن که توبه واجب است بر همه کس و در همه وقت بدان شناسی که هرکه بالغ شد و کافر است واجب است بر وی که از کفر توبه کند و اگر مسلمان است و مسلمانی به تقلید مادر و پدر است و بر زبان همی گوید و به دل از آن غافل است، واجب بود که از آن غفت توبه کند و چنان کند که دل وی از حقیقت ایمان آگاه شود و خیر یابد، و بدین نه آن دلیل می خواهم که اندر کلام گویند، نیاموزند که آن واجب نیست بر همگنان لیکن آن که سلطان ایمن بر دل وی غالب و قاهر گردد تا حکم وی را باشد و بس.
یابی آن منزلت که خاک رهت سرمهٔ چشم همگنان باشد
حکایت: شنیدم که به روزگار خسرو در وقت وزارت بزرجمهر حکیم رسولی آمد از روم، کسری بنشست چنانک رسم ملوک عجم بود و رسول را بار داد و پادشاه را با رسول بارنامه میبایست کی کند به بزرجمهر، یعنی که مرا چنین وزیریست؛ پیش رسول با بزرجمهر گفت: ای فلان همه چیز که در عالم است تو دانی و خواست که او گوید دانم. بزرجمهر گفت: نه ای خدایگان. خسرو از آن طیره شد و از رسول خجل شد، پرسید که همه چیز که داند؟ گفت: همه چیز همگنان دانند و همگنان هنوز از مادر نزادهاند.
همگنان را ماتمم باشد عروسی، تا به کی شیون من باعث عیش کسان باشد چو دف
آوردهاند کی در آن وقت کی شیخ بنشابور بود، بسیار جهودان و ترسایان بدست شیخ مسلمان میشدند و همگنان را میبایست که بدست ایشان نیز مسلمان گردند و خاصه شیخ بومحمد جوینی را کی شیخ وقت بود و او را وکیلی جهود بود و پیوسته او را باسلام دعوت میکرد و او اجابت نمیکرد. روزی او را گفت اگر تو مسلمان شوی من سه یک مال خویش بتو مسلم دارم. جهود گفت معاذاللّه کی من دین خویش بدنیا ندهم.. شیخ بومحمد جوینی نومید گشت. اتفاق را روزی شیخ بو محمد بکوی عدنی کویان گذر میکرد و این وکیل در خدمت او. شیخ آن روز مجلس میگفت، شیخ بومحمد به مجلس شیخ درشد، آن وکیل جهود نیز در رفت و در پس ستونی پنهان بنشست. چون شیخ در حدیث آمد روی بدان ستون کرد کی آن وکیل در پس او بود. گفت ای مرد جهود از آن پس ستون بیرون آی! جهود هرچند کوشید خویشتن نگاه نتوانست داشت. بیخویشتن بر پای خاست و بخدمت شیخ آمد گفت بگوی!
اسید سیتریک مثل امولسیفایر چربی گیاهی عمل میکند. چون چربیها لخته نمیشوند، این امر باعث میشود که بستنی و لیموناد بافت و طعم همگن و مطلوبی داشته باشند.
دانند همگنان که نرفته ست یکزمان شکر تو از زبانم و ذکر تو از ضمیر
مناطق اقلیت اکثریت به دو شکل اصلی وجود دارند. یک شکل زمانی است که یک گروه همگن ساکن در یک منطقه اکثریت جمعیت محلی را تشکیل میدهد. این گروه بندی در غیر این صورت یک اقلیت در حوزه قضایی گستردهتر خواهد بود. نوع دیگر زمانی رخ میدهد که چندین گروه متفاوت، وقتی با هم شمارش شوند، اکثریت درصدی از جمعیت محلی را تشکیل میدهند و از گروههای غالب تاریخی به عنوان ترکیبی از گروههای اقلیت متنوع بیشتر میشوند.
همان جایشان سهمگن استوار ستوران و برگستوانور سوار