همه جا
معنی کلمه همه جا در لغت نامه دهخدا

همه جا

معنی کلمه همه جا در لغت نامه دهخدا

همه جا. [ هََ م ِ ] ( اِخ ) دهی است از توابع شهرستان کرج. دارای 293 تن سکنه ، آب آن از چشمه سار و محصول عمده اش غله ، لبنیات و عسل است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).

معنی کلمه همه جا در فرهنگ فارسی

دهی است از توابع شهرستان کرج که دارای ۲۹۳ تن سکنه آب آن از چشمه سار و محصول عمده اش غله لبنیات و عسل است

معنی کلمه همه جا در دانشنامه عمومی

همه جا روستایی واقع در بخش آسارا در شهرستان کرج در استان البرز ایران است. مردم همه جا به گویش قصرانی زبان مازندرانی صحبت می کنند.
در ۴۵ کیلومتری جاده کرج - چالوس بعد از سد کرج و پس از گذشتن از روستای آسارا و درده یک مسیر کوتاه دو کیلومتری شما را به روستای به غایت زیبای همه جا راهنمایی می کند. نام قدیم این روستا هیمه جا یا هیمه جاران بوده یعنی محل تهیه هیزم. طبیعتی بکر و دیدنی همراه با رنگباران خیره کننده درختان و وفور میوه هایی مانند گردو و سیب از لذت های سفر به این روستا در فصل پاییز است. روستای همه جا در بخش آسارا در استان البرز واقع شده است. این روستا دارای ارتفاعات مناسب برای کوهنوردی می باشد. از جمله قله های این روستا می توان به قله کرچان به ارتفاع ۳۷۷۲ متر و قله هزاربند با ارتفاع ۳۳۷۰ اشاره کرد. از دیگر زیبایی های این روستا می توان چال زیبای زنگران که مرکز رویش ریواس و سبزیجات کوهی: والک وشورک و … می باشد را معرفی کرد.
در این روستا درختی تاریخی وجود دارد با قدمتی چند صد ساله و قطر حدوداً ده متر که قابلیت ثبت در آثار طبیعی کشور را داراست. این درخت تاریخی، کهنسال، قطور و قدیمی در ارتفاعات این روستا در میان اهالی به نام درخت «آقادار» مشهور شده است. این درخت تاریخی، کهنسال، تنومند، زیبا و پرابهت که حتی به نظر می رسد هزاران سال قدمت داشته باشد از نوع درخت «اورس» در ضلع شمالی روستای «همه جا» واقع شده است. این درخت که همچنان سرسبز است می تواند به عنوان نماد گردشگری طبیعی و تاریخی این روستا مطرح شده و در فهرست آثار طبیعی کشور نیز به ثبت برسد. پیش از این دو درخت کهن تاریخی در کنار یکدیگر در این روستا وجود داشتند که یکی از آن ها در آتش سوخت و درخت «آقادار» نیز از وسط شکاف برداشته که نیاز به حفاظت کارشناسان منابع طبیعی دارد. این درخت استراحتگاه دامداران منطقه است و آنان به دلیل کهنسالی درخت و احترامی که مردم این منطقه برای طبیعت قائلند هیچ آسیبی به این درخت نمی رسانند و به آن دست نمی زنند. از دیگر جلوه های طبیعی زیبای این روستا می توان به دشت چالو و باغ های با صفای پهلو چشمه اشاره کرد. میتوان به گیاه داروی شیر خشت که خواص زیادی در طب سنتی داراست در این روستا میتوان اشاره کرد
معنی کلمه همه جا در فرهنگ فارسی

معنی کلمه همه جا در ویکی واژه

dappertutto

جملاتی از کاربرد کلمه همه جا

بجز جانان مبین ای کاردان تو همه جانان نگر در دید جان تو
چون نه از آب و گلی، بلکه همه جان و دلی که گر از ماء و ترابی، پس ازین ما و تراب
این حکایت همه جا می گفتم چون سه سال دگر ایران رفتم
مرضیه وحید دستجردی، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی می‌گوید که این وزارتخانه با وزارت ارتباطات جلسات پیوسته‌ای را برای بررسی «همه جانبه» موضوع پارازیت‌ها، برگزار می‌کند.بی‌بی‌سی فارسی
آنجا که نفس نامیه را تربیت کند لطفش که ظل او همه جا فیض گستر است
مرد مصاف در همه جا یافت می شود در هیچ عرصه مرد تحمل ندیده ام
وَرْفِ لَختهْ وارنه، دوستْ گته ویهاره ای ورفِ سَرِ جا، همه جا دیاره
همه جانان شوم چون هست جانان در آن حالت بمانم مست جانان
در همه جانها چو جان در تن نور او میزند ز جان بر تن
آخر ای غم تو چه دیدی ز دلم کز همه جا رخت بستی و در این خانه اقامت کردی
تیر مژگان ترا هیچ سپر مانع نیست که به یک چشم زدن از همه جا می گذرد