همزن

معنی کلمه همزن در فرهنگ معین

( ~. ز ) (اِمر. ) وسیله ای برای مخلوط کردن ، به ویژه مخلوط و همگن کردن مواد غذایی مایع .

معنی کلمه همزن در فرهنگستان زبان و ادب

{agitator} [شیمی] افزاره ای برای مخلوط کردن مواد در مایعات
{mixer} [عمومی] وسیله ای برای هم زدن و مخلوط کردن مواد غذایی

جملاتی از کاربرد کلمه همزن

سپاه برگ و گل و رنگ رنگ گوناگون ز باد مشگین بر همزنان علم بعلم
بر همزن‌ کیفیت یکتایی ما نیست این سجده که بر پیکر مابست دوتایی
بر پنبه آتش نشاید فروخت که تا چشم بر همزنی خانه سوخت
تا زلف به روی تو پریشان شده است بر همزن جمعیّت ایمان شده است
شد سحرگه ای خروس آواز کن بال و پر برهمزن و پرواز کن
چشم او برهمزن کار حیات گوش او بزگیر اخبار حیات
آسیاب مرطوب دو مزیت نسبت به همزن یا مخلوط‌کن دارد. اول، آسیاب مرطوب حرارت کمتری نسبت به همزن تولید می‌کند و این حرارت باعث تغیر طعم در مواد غذایی نمی‌شود. دوم، سنگ‌ها مدت زمان بیشتری نسبت به تیغه‌های فلزی تیز باقی می‌مانند.
نازم آن حسن که در جلوه ز شهرت باشد خاطرآشوب گل و قاعده برهمزن شمع
مه پیش رویش منفعل سرو از قد او پابگل برهمزن صد ملک دل زان چشم شهلا آمده
بر همزن و جمع‌آور در حلقه سیه مویش مه سیر و شبیخون برد و طره بناگوشش
در آزمایشگاه‌ها گاهی هات پلیت به شعله معمولی ترجیح داده می‌شود چون کنترل گرمای هات پلیت بهتر صورت می‌گیرد. هات پلیت‌های آزمایشگاهی انواع مختلفی دارند. برخی از آن‌ها مجهز به همزن معناطیسی نیز هستند.
کاری کز آن نگشود در بر همزن او را زودتر گر عاقلی دیوانه شو دیوانه فرهنگ شو