همدیگر
معنی کلمه همدیگر در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه همدیگر
زیک اصلید اینجا بازماندید ابا همدیگرش دمساز ماندید
نویسندهای گفته است: در جنگ کسانی کشته میشوند که نه همدیگر را میشناسند و نه میدانند چرا، اما کسانی آنرا راه میاندازند که هم همدیگر را میشناسند و هم میدانند چرا.
متفاوت بود ز همدیگر جوش این زان گذشته بالاتر
ترک و تاجیک را به همدیگر خصمی و گیر و دار میبینم
دنیی و عقبی به همدیگر ببین در وجود این و آن حکمت نگر
مجموع تن و قالب خود را بنگر جوقی مستند و خفته بر همدیگر
در جهانی که جانهای شریف خوش بهمدیگرند یار و حریف
ضدّ همدیگرند ظلمت و نور هر یکی زان دگر کنند ظهور
کردشان حق جدا ز همدیگر تا که شد فرقشان عیان چون خور
جملگی جویای این جوهر شدند نیز بعضی یار همدیگر شدند
از اینجا به بعد این دو نفر تبدیل رقبای خونی هم که در اعمال همدیگر اخلال ایجاد میکنند، میشوند.
عاقل چیزی جوید که اگر نیاید ننگش نبود و اگر نیابد با خود جنگش نبود. چشمش از آن شکار هر روز روشنتر بود، ذوقش از آن نگار آبستنتر بود. چشمش را گلزار حسنش مخمور میکند، دل رنجورش را آن گنج، گنجور میکند. نسیم بوی او میزند، سرمستش میکند. دستان و شیوهٔ او میبیند، از دست میرود. خوف مرگ نی، بیم فراق نی، غصهٔ پیر شدن نی، غارت غیرت مزاحمی نی «فلا تعلم نفس ما اخفی لهم من قره اعین جزاء بما کانوا یعملون» حق تعالی میفرماید که چه میداند آن نفس خوش نفس که در خلوت سینه نشسته است منتظر، بلقیس وار و هدهد خاطرش هر لحظه رقعهٔ نیازی به منقار گرفته است و خبر او به حضرت سلیمان میبرد و رخت او را سوی آب حیوانی میکشد. عجب صفت این عشرت را چون پایان باشد؟ کدام پای منزلهای این دارد در جهان و کدام قدوم مقدمی این قدم دارد در عالم؟ گوش کو تا آن شنود؟ در جهان هوش کو تا این نوش کند؟ به ذات ذوالجلال، در این زمان که من این میگویم و شما این میشنوید، بلند پران عالم غیب از سرادقات آسمان به گوش تیز شنو خود میشنوند که: «کراما کاتبین یعلمون ما تفعلون» و با همدیگر میگویند که: ای عجب آن
در ساختار شعر بابلی، هر سطر شامل یک یا دو گزاره است. جملهها طولانی نیست. جمله معمولا در پایان سطر خاتمه مییابد، یا نهایتا دو سطر را شامل میشود. اما در اغلب اوقات، یک سطر شامل دو گزاره است که همدیگر را تقویت میکنند. معمولا چهار سطر دو بیت را تشکیل میدهند.