همدید

همدید

معنی کلمه همدید در دانشنامه عمومی

یک محدوده همدید فضای قابل مشاهده از یک نقطه معین در فضا است، که برای یک نقطه خاص تعریف می شود. محدوده همدید به طور طبیعی سه بعدی هستند ، اما ممکن است فقط در دو بعد مورد بررسی قرار بگیرند: یا در سطح افقی مانند پلان های معماری و شهرسازی یا در سایر سطوح عمودی که به آن محدوده سه بعدی همدید می گویند. هر نقطه از فضای فیزیکی دارای محدوده همدیدی است که با آن در ارتباط است.
شکل مرز محدوده همدید ممکن است یک شکل مشخص باشد و یا ممکن است قسمتی از فضا را مشخص کند. اگر اتاق محدب باشد ( مثلاً مستطیل یا دایره ) ، آنگاه شکل هر محدوده همدید در آن اتاق یکسان است. و حجم آن در فضای سه بعدی محدوده فضای محدب و همدید یکسان است. با این حال اگر موقعیت نقطه مرجع تغییر کند باز محدوده همدید ثابت باقی می ماند. اگر در اتاقی غیر محدب محدوده همدید بررسی شود ( به عنوان مثال ، یک اتاق L یا پارتیشن بندی شده ) ، در آن صورت تعداد زیادی محدوده همدید وجود خواهند داشت که اندازه آن کمتر از کل اتاق است و شاید برخی از آن کل اتاق و بسیاری از آنها اشکال ناقصی از شکل اتاق باشد. شاید بسیاری از آنها منحصر به فرد باشند، بزرگ و کوچک ، باریک و گسترده ، محور و خارج از مرکز ، کل و خرد شده و غیره.
همچنین می توان به عنوان محدوده همدید به عنوان حجم فضا که توسط یک منبع نور روشن می شود فکر کرد. از این مفهوم در زمینه معماری برای تجزیه و تحلیل ساختمانها و مناطق شهری استفاده می شود ، به طور معمول به عنوان یکی از روشهای مورد استفاده در نحو فضایی ( Space Syntax ) کاربرد دارد.
• Art gallery theorem
• Viewshed
• Visibility ( geometry )
• Visibility polygon
گسترش دهندگان ویکی پدیای انگلیسی en. wikipedia. org/wiki/Isovist
• اصطلاحات برنامه ریزی و طراحی شهری
• مقاله های نیازمند ترجمه ویکی پدیا

معنی کلمه همدید در ویکی واژه

مربوط به کاربرد داده‏های هواشناختی به‌دست‏آمده از دیدبانی هم‌زمان، از منطقه‏ای وسیع، برای ارائۀ تصویر جامع و تقریباً لحظه‏ای حالت جوّ.

جملاتی از کاربرد کلمه همدید

قوله تعالی: إِنَّ الَّذِینَ تَوَلَّوْا مِنْکُمْ... الآیة این خطاب با مؤمنانست، میگوید: ایشان که پشت بدادند بهزیمت، و از قتال دشمن برگشتند از میان شما که مؤمنان‌اید یَوْمَ الْتَقَی الْجَمْعانِ آن روز که جمع مؤمنان و جمع کافران همدیدار گشتند، و بر هم رسیدند، آن شیطان بود که در راه ایشان آمد، و ایشان را بر آن ذلّت داشت، و آن کار ایشان را برآراست. و این در راه آمدن شیطان و ایشان را از ثبات بیفکندن، بشومی آن بود که فرمان رسول (ص) را خلاف کرده بودند، و مرکز بگذاشته. پس رب العالمین ایشان را عذر نهاد و عفو کرد، گفت: وَ لَقَدْ عَفَا اللَّهُ عَنْهُمْ. و گفته‌اند که معصیت ایشان آن بود که پارسال به بدر رغبت کرده بودند در فداء مشرکان، و بازفروختن ایشان، که ببدر بدست آورده بودند، و بنکشتن ایشان، پس ربّ العالمین عذر ایشان بنهاد و آن معصیت ازیشان در گذاشت و عفو کرد و گفت: لَقَدْ عَفَا اللَّهُ عَنْهُمْ. مفسّران گفتند: عثمان بن عفان از ایشان بود، و رافع بن المعلی، و خارجة بن زید، و حذیفة بن عتبة بن ربیعة، عثمان بن عقبه، و عمرو بن عقبه. مردی از ابن عمر پرسید که عثمان به بدر حاضر بود؟ گفت: نه، گفت: ببیعة الرضوان حاضر بود؟ گفت: نه، گفت: از جمله ایشان بود که یَوْمَ الْتَقَی الْجَمْعانِ؟ گفت: بود. ابن عمر را گفتند که: این در عثمان عیب میجوید باین که می‌گوید. ابن عمر گفت: اما بدر فانّ رسول اللَّه (ص) قد ضرب له بسهمه. امّا بیعة الرضوان فقد بایع له رسول اللَّه (ص) و ید رسول اللَّه خیر من ید عثمان، و اما الذین تولوا منکم یوم التقی الجمعان فقد عفا اللَّه عنهم ان اللَّه غفور حلیم.
چون کرد طمع در ملکی ملکت و تختش همدید ز بند آهن وهم دید ز تن چاه