همدلانه
معنی کلمه همدلانه در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه همدلانه
رودی متّی ایرانشناس آمریکایی و استاد دانشگاه «دلور» دربارهٔ باستانی میگوید: «باستانی پاریزی نقّالی بهشیوهٔ سنتی ایران بود؛ یعنی شیوهای از داستانگویی که ریشه در این خاک دارد. بنابرین داستانها و افسانههای کهن را با سنتهای محلی وفق میداد. کودکی و نوجوانی او در محیطی گذشت که هنوز دور از دسترس تحولات دنیای مدرن بود. از اینرو آگاهی او از زمین، زندگی روستایی، کشاورزان و باورها و عقاید آنان، آگاهی همدلانه و وابستگیاش به این مقولات عمیق بود… تاریخ برای او بهمنزلهٔ وجدان و هوشیاری مورد نیاز جامعه بود و مورخ را طبیبی میدانست در جستوجوی بیماریهای جوامع انسانی، کاملاً آگاه بود که درمانهای مورخ لزوماً مصون از خطا نیست».
در شب کریسمس، انگوس، هانهام، مری و سرایدار بارتون، دنی، در مهمانی لیدیا شرکت میکنند. در حالی که انگوس وقت خود را با خواهرزاده لیدیا، الیز میگذراند، هانهام از اینکه لیدیا دوست پسر دارد ناامید میشود و مری به خاطر مرگ پسرش مست و دچار فروپاشی عاطفی میشود. هانهام اصرار دارد که زودتر برود. در حالی که انگوس با هانهام بحث میکند، او با عصبانیت فریاد میزند که پدرش مردهاست، و باعث میشود که مری به خاطر رویکرد غیرهمدلانه هانهام، او را مورد انتقاد قرار دهد.