هم دستی. [ هََ دَ ] ( حامص مرکب ) اتفاق. موافقت. دست به دست هم دادن : در سر آمد نشاط و سرمستی عشق با باده کرده همدستی.نظامی. || درافتادن. پنجه درافگندن : ستیزه با بزرگان به توان برد که از همدستی خردان شوی خرد.نظامی.نایب شه ز روی سرمستی کرد با او به جور همدستی.نظامی.
معنی کلمه همدستی در دانشنامه عمومی
همدستی (برنامه نویسی شیءگرا). رابطه تداعی گری یا همدستی ( به انگلیسی: Association ) در برنامه نویسی شیءگرا، یک رابطه بین کلاس های شیء را تعریف می کند، که به یک نمونه شیء اجازه می دهد تا باعث شود شیء دیگر، عملی را از جانب خودش انجام دهد. این رابطه ساختاری است، زیرا تعیین می کند که اشیای نوع خاص به اشیای نوع دیگر متصل هستند، اما رفتار را تعیین نمی کند. علیت، در اصطلاح عمومی اش، برابر «ارسال یک پیام» یا «فراخوانی یک متد» یا «صدازدن یک عضو تابع» به یک شیء کنترل شده است. پیاده سازی واقعی همدستی معمولاً نیاز به یک شیء درخواست کننده دارد که یک «متد» یا «عضو تابع» را ( از طریق یک ارجاع یا اشاره گر به محل حافظهٔ شیء کنترل شده ) فراخوانی کند. اشیایی که از طریق همدستی باهم مرتبط هستند، را اینگونه می توان تصور کرد که نسبت به همدستی شان یک «نقش» ( به انگلیسی: role ) را بازی می کنند، این موضوع وقتی رخ می دهد که حالت فعلی شیء ( در وضعیت فعال ) ، به دیگر اشیاء همدست، امکان استفاده از شیء را به روش تعیین شده توسط نقش بدهد. از نقش می توان در تفکیک «دو شیء یک کلاس» موقعی که استفاده از آن ها را در زمینه همدستی توصیف می کنیم، استفاده کرد. یک نقش یا role، «جنبه های همگانی یا public» یک شیء در زمینه همدستی را توصیف می کند. انتهای یک همدستی می تواند این مشخصات را داشته باشد: • می تواند شامل فراوانی ( به انگلیسی: multiplicity ) باشد، که یک حد بالایی و یک حد پایینی دارد و در قالب «حدپایین. . حدبالا» بیان می شود. • می تواند شامل یک نام باشد. • می تواند رویت پذیری را اعلام کند. • می توان تعیین کرد که آیا انتهای یک همدستی منظم است و/یا یکتا است.
جملاتی از کاربرد کلمه همدستی
آلوگونه یکی از معشوقههای اردشیر یکم از بابل و مادر سغدیانوس بود. وی پس از مرگ همسرش و به حکومت رسیدن خشایارشای دوم به حرمسرای شاه وارد شد و با پسرش سغدیانوس برای کشتن شاه همدستی کرد. در نهایت با به حکومت رسیدن سغدیانوس او ملکه مادر شد اما با شورش داریوش دوم و کشته شدن پسرش او در سال ۴۲۴ پیش از میلاد تبعید شد.
گه عصا را، در کف موسی نماید اژدها گاه از همدستی اش موسی یدوبیضا کند
نایب شه ز روی سرمستی کرد با او به جور همدستی
چه بگشاید ز ماه عید بیهمدستی طالع؟ ز صیقل کار بیامداد روشنگر نمیآید
ز همدستی جمعی تنگچشمان چو گنج اندر زمین پنهان بمانده
تن داد به همدستی دیو از دل سنگین از خاتم بی مهر سلیمان گله دارد
این کتاب در مورد خانوادهای ثروتمند است که همه دارایی ایشان توسط حزب کارگران کره مصادره میگردد. خانواده کانگ، در حالی که از قومیت کرهای بودند، قبل از مهاجرت به کره شمالی به دستور مادربزرگ کمونیست خود، در ژاپن زندگی میکردند . وقتی کانگ نه ساله بود، پدربزرگش به اتهام فعالیت علیه دولت کره شمالی زندانی شد. به دلیل قانون همدستی خویشاوندی (سیپن هافت)، سیاست دولت این بود که خانواده نزدیک زندانیان سیاسی را نیز زندانی کند. کانگ چول-هوان، مادربزرگ، پدر، عمو و خواهر کوچکترش (میهو) در اردوگاه کار اجباری شماره 2915 یودوک زندانی شدند. در آنجا و در یک دوره ده ساله، آنها متحمل و شاهد جنایات بسیاری از جمله بیماری، گرسنگی، مجازاتهای عذابآور و اعدام در ملاء عام گشتند.
در روزهای ۲۸ و ۲۹ بهمن ۱۳۸۹ خورشیدی (۱۷ و ۱۸ فوریه ۲۰۱۱) اوج اعتراضات در بنغازی دومین شهر بزرگ لیبی بود که با پیوستن برخی از نیروهای پلیس و ارتش به معترضان کنترل بخشهایی از شهر به دست مردم افتاد. در شهر بیضا نیز معترضان با همدستی پلیسهایی که به یاری آنها آمدهاند، دو پلیس را اعدام کردند. گروهی از معترضان هم رئیس یک بیمارستان در حومهٔ شهر بنغازی را به قتل رساندند.
از کف مرگ توان جست بهمدستی عشق عشق در حادثه مرگ پناهیست عجب
خیالت گرچه ای بیگانه کیشم نخست آمد به همدستی خویشم
چند روزیست که بر عقل بهمدستی عشق غارت آورده و امید ظفرها داریم
نازم آن آهوی چشمت که بهمدستی زلف شیر را برسرکوی تو بقلاده زند
کز پی بخیال تست همدستی ما واپس باشد ز نیستی هستی ما