هم پیاله
معنی کلمه هم پیاله در فرهنگ معین
معنی کلمه هم پیاله در فرهنگ عمید
۲. دو تن که با هم شراب بخورند.
معنی کلمه هم پیاله در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه هم پیاله
چه عیش خوشتر ازین در جهان که یک دو نفس و کس بدوستی هم پیاله یی نوشند
ما و دل دانیم کز دوران چه خون ها می خوریم هم پیاله نیست کس با من بجز مینای من
حریف: هم شأن و هم مقام و هم پیاله. به معنای معاشران نیز آمدهاست.
اگر به لاله شوی هم پیاله در صحرا شود دو آتشه رخسار لاله در صحرا
دوران چگونه با تو کند هم پیاله ام؟ بلبل نخورده از قدح گل، شراب را
شیشه بیار ساقیا، از پی هم پیاله ده زود نمی روم ز خود، باده دیرساله ده
درگلستان ز باده خون جگر اسیر مانند لاله داغ بود هم پیاله ام
مخور فریب محبت ز ناله همه کس مشو چو شیشه می هم پیاله همه کس
هر کس به شاهدی است درین بزم هم شراب ما را بغیر شیشه کسی هم پیاله نیست
به آن گل چهره «باقی» هم پیاله مرا از کاسه سر خون حواله
از مشرب وسیع، درآفاق گشته ام با مهر، هم پیاله و با صبح، هم خمار