هم پشتی

معنی کلمه هم پشتی در لغت نامه دهخدا

هم پشتی. [ هََ پ ُ ] ( حامص مرکب ) مدد و معونت و یکدیگر را یاری کردن : هم پشتی و یکدلی و موافقت میباید. ( تاریخ بیهقی ). از هم پشتی دشمنان اندیش نه از بسیاری ایشان. ( مرزبان نامه ).
اگرچه مرا با چنین برگ و ساز
به هم پشتی کس نیاید نیاز.نظامی.

معنی کلمه هم پشتی در فرهنگ معین

( ~. پُ ) (حامص . ) هم پشت بودن ، یاری ، یاوری .

معنی کلمه هم پشتی در فرهنگ فارسی

هم پشت بودن یاری یاوری : ... تا ببرکات یک دلی و مخالصت ومیامن هم پشتی و معاونت از چندین ورط. هایل خلاص یافتند .

جملاتی از کاربرد کلمه هم پشتی

اگر چه مرا با چنین برگ و ساز به هم پشتی کس نیاید نیاز
باندک لشگر اندک کرد مر بسیار ایشان را سپه را شاه دانا به ز هم پشتی بسیاری
جهان جویان بدمسازی جهان گیران بهم پشتی جهان سوزان بیک زخمی جهان روبان بیکباری