هم مشرب
معنی کلمه هم مشرب در فرهنگ عمید
معنی کلمه هم مشرب در فرهنگ فارسی
معنی کلمه هم مشرب در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه هم مشرب
هم مشرب اوضاع گرفتاری صبحیم پرواز به منظر نرسد از قفس ما
درگاه رفیع تو در ایام شداید هم مشرب عطشان شد و هم مطعم جایع
نگردی ای شرار کاغذ از هم مشربان غافل که از خاکستر ما هم پر افشان بود طاووسی
اینقدر هم مشرب گرداب غفلت داشتهست در محیط از جیب خویش ایجاد چاهی میکنم
ای وفا پیشه یار هم مشرب که بعرفی دعا فرستادی
دل چو شد روشن جهان هم مشرب او میشود شش جهت در خانهٔ آیینه یکرو میشود
رفیق کعبه و هم مشرب خراباتی به نام و ننگ نبینی زهی حریف لطیف
به نیش و نوش عاشق الفت هم مشربی دارد اگر شهد است اگر زهر است ساقی نام معشوق است
شیشه هم بزمست با او، ساغرش هم مشرب است ای دل ارخون در جگر داری برای امشب است
من و پروانه هم مشرب دو یاریم که در جان تخم آتشها بکاریم