هلیم. [ هََ ] ( اِ ) به فارسی عبارت از مرق و گوشت و گندم مهراء پخته است و در افعال مانند هریسه. ( حکیم مؤمن ). خوراکی است که از بلغور و گوشت پزند و در ضمن پختن پیوسته به هم زنند تا لعاب گیرد و سپس بر آن روغن و گونه ای از ادویه معطر ( بیشتر دارچین ) ریزند. هلیم. [ هََ ] ( ع ص ) چسبنده از هر چیزی. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || گل لاصق بشی ٔ. ( مخزن الادویه ) ( حکیم مؤمن ).
معنی کلمه هلیم در فرهنگ معین
(هَ ) (اِ. ) نک هریسه .
معنی کلمه هلیم در فرهنگ عمید
عنصر گازی سبک، بی رنگ، بی بو، که برای پُر کردن بالن ها و در جوش کاری کاربرد دارد.
معنی کلمه هلیم در فرهنگ فارسی
(اسم ) غذایی لذیذ که ازگندم پوست کنده وگوشت پزند.توضیح هلیم بروزن رغیف دراصل ((هلام ) ) بروزن طعام یا ((هلام ) ) مانندغراب است (اقرب الموارد ) . نوشتن این کلمه بصورت ((حلیم ) ) غلط است .
معنی کلمه هلیم در دانشنامه عمومی
هلیم (فیلم ۱۹۷۹). هَلیم ( انگلیسی: Porridge ) یک فیلم به کارگردانی دیک کلمنت است که در سال ۱۹۷۹ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به رانی بارکر، ریچارد بکینسیل، و پیتر وان اشاره کرد. هلیم (فیلم ۲۰۱۴). «هلیُم» ( انگلیسی: Helium ) یک فیلم کوتاه است به کارگردانی آندرس والتر است که در سال ۲۰۱۴ منتشر شد. داستان درباره ی آلفرد پسر کوچکی در بیمارستان است که از بیماری ترمینال نامعلومی رنج می برد و انزو، سرایدار بیمارستان، در ملاقات با آلفرد سعی در ایجاد دوستی ، برای او از دنیای خیالی زیبایی به نام هلیوم میگوید و شادی و لذت از زندگی را دوباره برای او احیا میکند. انزو به او میگوید که برای رفتن به هلیوم باید سوار بالون شود که انزو آن بالون را برایش درست میکند. . . . • پل فولک کروسبک در نقش آلفرد • کاسپر کرامپ در نقش انزو ، سرایدار بیمارستان • ماریجانا یانکوویچ در نقش پرستار آلفرد هلیم (مجموعه تلویزیونی). هلیم ( انگلیسی: Porridge ) یک مجموعهٔ تلویزیونی کمدی موقعیت بریتانیایی است که مابین سال های ۱۹۷۴ تا ۱۹۷۷ از بی بی سی وان پخش شد. این سریال دربارهٔ دو زندانی به نام های «نورمن فلچر» و «لنی گادبر» است که دوران محکومیت خود را در «زندان اِسلید» در کامبرلند می گذارند. عنوان سریال، هم به صبحانهٔ سنتی زندان ها در بریتانیا اشاره دارد و هم اصطلاحی است کوچه بازاری که در دههٔ ۱۹۵۰ در بریتانیا برای «زندان رفتن» استفاده می شد. ( در فارسی محاوره ای، اصطلاح «آب خنک خوردن» برای زندان رفتن به کار می رود، اما در انگلیسی دههٔ ۵۰ از اصطلاح «هلیم خوردن» استفاده می شد، چرا که در زندان های انگلستان برای صبحانه، به زندانیان هلیم یا شوربا می دادند. ) • رانی بارکر • فولتون مک کی • ریچارد بکینسیل • برایان وایلد • پیتر وان • سم کلی • تونی اوسوبا • مایکل بارینگتون • کریستوفر بیگینس • دیوید جیسون • موریس دنهام • برایان گلاور • رونالد لیسی • دادلی ساتن • الون آرمسترانگ • پیتر جفری • فیلیپ جکسون • جین ونهام
معنی کلمه هلیم در دانشنامه آزاد فارسی
هَلیم (در تداول عامه: حلیم) از معروف ترین غذاهای ایرانی (← آشپزی_ایرانی،_مکتب)، فراهم آمده از گوشت مغز پخت کوبیدۀ گوسفند یا مرغ یا بوقلمون، گندم پوست کندۀ خیسانده، دارچین، کره، شکر یا نمک. برخی به این مواد، نخود نیز می افزایند (هلیم قزوینی). هلیم، که بیشتر برای صرف در صبحانه پخته می شود، از غذاهایی است که به نذرانه، به ویژه در صبحِ روزهای تاسوعا و عاشورا و ۲۸ صفر، پخته و پخش می شود. نوع دیگر هلیم، معروف به هلیم بادنجان، است که آن را با بادنجانِ پوست گرفتۀ حلقه حلقه، گوشت و استخوان، عدس، پیاز چهارقاچ و خردکرده، کشک ساییده، نعناع داغ، روغن، و نمک فراهم می آورند و با سیرداغ، گردوی کوبیده، و زعفران حل شده در آب داغ، تزیین می کنند.
معنی کلمه هلیم در ویکی واژه
هلیم (جمع هلیمها) (نماد He) نک هریسه. یک عنصر شیمیایی با عدد اتمی ۲
جملاتی از کاربرد کلمه هلیم
سوپها یک ابتکار تا حدی جدید در آشپزی اسلوونی هستند، ولی بیش از ۱۰۰ نوع سوپ وجود دارد. سابق بر این، انواع متنوعی هلیم فرنگی، خورش و وعدههای غذاهایی که درون ظروف پخت و پز تهیه میشد، وجود داشت.
تفاوت بین ابر رساناهای سرامیکی و فلزی این است که برای سرد نگه داشتن ابر رساناهای سرامیکی میتوان از نیتروژن مایع که ارزان و فراوان است استفاده نمود، در صورتی که در ابر رساناهای فلزی باید از هلیم مایع است استفاده کرد.
جو را با استفاده از ترکیبات تشکیلدهندهٔ آن میتوان به دو منطقهٔ گسترده به نامهای هتروسفر[پ ۶۰] و هوموسفر[پ ۶۱] طبقهبندی کرد. هتروسفر بخش بیرونی این طبقهبندی است که گازها در آن توسط گرانش و با توجه به جرم اتمی نسبی (وزن اتمی) خود پراکنده شدهاند؛ بنابراین، سبکترین عناصر (هیدروژن و هلیم) در بخشهای بیرونی هتروسفر و عناصر سنگینتر (نیتروژن و اکسیژن) در بخشهای درونی هتروسفر قرار میگیرند. هوموسفر میان سطح زمین و هتروسفر است و گازها در این منطقه تقریباً یکسان پراکنده شدهاند و پراکندگی آنها ربط به عواملی همچون ارتفاع ندارد. موارد استثناء در پراکندگی آنها لایهٔ ازون، بخار آب، کربن دیاکسید و آلایندههای هوا است.
روز و شب در عیش و شادی از غمش چون اهلیم هم غمش کرد اینوفا کان عیش وافی میکنم
بندگی را هلیم و شاه شویم دستگیر و جهان پناه شویم
تا بیحس و جاهلیم یک سر تو و من پامال کنند دست رنج من و تو
اسیر عشق تو چون اهلیم مکش زارم که کشتنی نشدم گر ترا اسیر شدم
خوشتر آنکه پیمان آمیزش از زن و فرزند و خویش و پیوند و بیگانه وآشنا و بی پرهیز و پارسا یکباره در گسلیم، و دامان دوست را که از همه راهم روی پرستش در اوست از چنگ امید باز هلیم تا هم آنان به رنج رشک که جز مرگش چاره نیست فرسوده نپایند و هم این پیر مستمند از کاوش و گزند ایشان فراهم یا پریشان آسوده مانم، مصرع: نتوان مرد به سختی که من آنجا زادم.
کوه بلا چو اهلیم گر نه ز غم بیفکند دست اجل به زور خود کی فکند ز پا مرا
ساقیا می ده که تا ما عاقلیم در فنون عشقبازی جاهلیم
عالم توئی و هر که توأش علم میدهی ما جاهلیم گر ندهی معرفت به ما
پرورده کرشمه لطفت چو اهلیم حیف است اگر کشی بستمکارگی مرا