غریو و هلهله ز انبوه مرد و زن برخاست تو گفتی آنکه دمیدند صور اسرافیل
به غیر هلهله کوفی و شمامت شامی نه لشگری ز یسار و نه همدمی زیمینش
مهلهل، برادر و جانشین ابوشوک پس از مرگ او در سال ۴۳۸ ه.ق، کارگزار ابراهیم ینال، بدر بن طاهر را — که بر کرمانشاه تسلط داشت — از آن ناحیه راند و خود بر آن شهر حاکم شد. محمد، فرزند مهلهل، نیز در همان سال بر دینور دست یافت و از آن پس مناطق مذکور در میان دستان سعدی، فرزند ابوشوک — که به ابراهیم ینال ملحق شده بود — و عموها و عموزادگانش جابجا میشد. از سوی دیگر، ابراهیم نیز در سال ۴۳۹ ه.ق، با بهرهگیری از نزاع میان سعدی و سایر افراد خاندانش، دگرباره بر متصرفات قبلی خویش دست یافت و همچنین دژها و آبادیهای دیگری را نیز بر متصرفاتش افزود که پس از تسلط او به شهرزور، وسعت قلمرواش بیش از گذشته افزایش یافت.
شهری برون پر هلهله وز اندرون چون مزبله افعی نهفته در سله کفچه فشرده در سبد
جنبش و جیش و غریو و هلهله اوفکند اندر بیابان غلغله