هفت پدر
معنی کلمه هفت پدر در فرهنگ معین
معنی کلمه هفت پدر در فرهنگ فارسی
هفت بانو که کنایت از سبعه سیاره باشد هفت آسمان را نیز گفته اند چه آنها را آبای علوی می خوانند .
معنی کلمه هفت پدر در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه هفت پدر
به صانعی که ز قدرت چهار مادر را به صنع خویش بخواباند زیر هفت پدر
چار مادر بهل و هفت پدر و این سه پسر صادر از کف بنهد عارف و بر مصدر زد
چهار مادر کون از قضا شوند عقیم بصلب هفت پدر در سلاله گردد خون
یتیم بود ولیکن به عقدگاه ازل زواج هفت پدر را به چار مادر کرد
چار مامند ز همتای تو چون هفت پدر از ازل تا به ابد جمله عقیمند و عنین
این هیچ مایه پنج پروز را که گاده هفت پدر است و زاده چهار مادر، هزاران هزار سال افزون شد تا همی تخم دگرگون نیست و آب جز از پشت خواجه و پیش خاتون نه چشم سود و امید بهبود از این تخمه داشتن، لاله در شوره بوم کاشتن است و اگر مغز کار و نهاد گوهر این گاوان بی شاخ و دم و خران با گوش و سم که نامش از در وارون بازی مردم نهاده باز شکافی، جز دشت دشت دیو آدم فریب و گله گله سگ مردم خواره نیابی، شعر:
پس اتمام آفرینش، زبان خوزدول را برای آنها انتخاب کرد. آئوله با یک چکش هفت پدر کوتولهها را ایجاد کرد. ایلوواتار کوتولهها را به فرزندخواندگی پذیرفت اما الفها را زاییده شدگان نخست (نژاد نخست) قرار داد و کوتولهها را «زیر سنگها در تاریکی» به خواب برد تا هنگامهٔ بیداری الفها فرا رسد. اما به آئوله گفت که چون هر دو نژاد از فرزندان ایلوواتارند اما آفرینش آنها خارج از محدودهٔ آواز آینور صورت گرفته در نتیجه همیشه میان کوتولهها و الفها روابط تیره و پراصطکاک وجود خواهد داشت.
سر اطبا استاد کوسوی کوهست ز پشت هفت پدر او ستاد هفت اقلیم