هفت اژدها

معنی کلمه هفت اژدها در لغت نامه دهخدا

هفت اژدها. [ هََ اَ / اِ دَ / دِ ] ( اِ مرکب ) کنایت از هفت کوکب است. ( آنندراج ) ( برهان ). هفت سیاره. ( ناظم الاطباء ) :
از خنجر زهرآبگون هفت اژدها را ریخت خون
همت زنه پرده برون دل هشت مرعا داشته.خاقانی.

معنی کلمه هفت اژدها در فرهنگ معین

( ~. اَ دَ ) (اِمر. ) کنایه از: هفت سیاره .

معنی کلمه هفت اژدها در فرهنگ فارسی

کنایه از هفت سیاره قدما است .
کنایت از هفت کوکب است هفت سیاره

معنی کلمه هفت اژدها در ویکی واژه

کنایه از: هفت سیاره.

جملاتی از کاربرد کلمه هفت اژدها

از خنجر زهر آبگون هفت اژدها را ریخت خون همت ز نه پرده برون، دل هشت مرعا داشته
در تست گنج پنهان زانی به چشم ویران بین گرد خویش گردان این هفت اژدها را
خاقان اکبر کز دها بگشاد نیلی پرده‌ها دید آتشین هفت اژدها در پرده ماوا داشته