هشت پا

پنج شهر؛ هشت پادشاه ۳۸۵٬۲۰۰ سال حکومت کردند. طوفان همه جا را فراگرفت. پس از آنکه طوفان همه جا را فراگرفت، زمانی که پادشاهی از آسمان فرو آمده بود، پادشاهی در کیش [بود].

چون بقای بهشت پاینده‌ست نعمتش هم چنو فزاینده‌ست

تن او یکی هشت پای و دو سر سرش از دو سو پای زیر و زبر

گویم اندر وصف دلکش داغگاه توسنش کای بهار جاودانه کای بهشت پایدار

کهی بد دو سر بر وی و هشت پای که ده زنده پیلش نبردی ز جای

مالک، خلیل سان نهد اندر بهشت پای؛ رضوان، کلیم وار گذارد بنار دست

به تمنّای تو ای نسترن آرای بهشت پای تا سر همه آغوش و کنار است بهار

آباسی‌ها به عنوان یک هیولای «یک چشم، دارای یک دست، یک پا» که روی یک «اژدها دو سر، هشت پا و دو دم» قرار دارد، توصیف شده است. در اولونخو آنها موجوداتی زشت و وحشتناک توصیف شده‌اند که آدم میخورند. رئیس آنها، آلیپ خوارا آات موگیدون، یک غول «سه سر، شش دست و شش پا» است که دارای بدنی از آهن است.

اندرین پیکارها اسفندیار از پا فتاد کشته اندر بلخ شد هم زرد هشت پاکزاد

نشان ده اگر هست نثری تمام که ‌بر جای پایش توان هشت پا

حوض هشت پایه، قدیمی‌ترین و بزرگ‌ترین آب‌انبار شهر سبزوار است که در تاریخ ۲۴ خرداد ۱۳۹۰ با شماره ۳۰۲۸۵ در آثار ملی ایران به ثبت رسیده و در ضلع شمال شرقی تقاطع خیابان اسرار جنوبی و خیابان رضوی قرار دارد. این حوض با هندسه مستطیل شکل و طاق‌های چند ترک بر روی ۸ پایهٔ قَطور مربعی شکل به صورت مخزنی احداث شده است.

چون شدش دوره تجلی طی هشت پا در حریم سلطانی

مر او را بود هشت پا و دو سر سرش از دو تا پای زیر و زبر