هست و نیست
معنی کلمه هست و نیست در فرهنگ معین
معنی کلمه هست و نیست در فرهنگ فارسی
معنی کلمه هست و نیست در ویکی واژه
همة موجودی و دارایی.
جملاتی از کاربرد کلمه هست و نیست
آن دوست را به هستی ما التفات نیست تا هست و نیست صرف شود بر سؤال دوست
چون هست و نیست نماند بیک قرار آن به کزان بیاد نیاید دل ترا
گر وصل دوست میطلبی هست و نیست را خوش در قمار عشق بیکباره پاکباز
کاین جهان و آن جهان و هست و نیست کفر و اسلام و بد و نیکش یکیست
هر لحظه هست و نیست شود نفس کاینات فیض خدا چو هرنفس آمد شدی کند
نمود آشکارا که ایزد یکیست خبر داد از بود و از هست و نیست
بهست و نیست چرا غم خورد کسی ساقی بجان دوست که تا باده هست بیغم باش
استاد خلیلی در سال 1346 با دخترداییاش، فاطمه خانم ازدواج كرد و چند سال بعد صاحب چهار فرزند به نامهای رضا، علی، داود و سعید شد. استاد دربارهی همسرش نوشته است: "فاطمه همهی هست و نیست من برای همهی سالهای زندگی ام. با حضور فاطمه در انجام همهی كارهایم انگار جدیتر شدهام."
ازویست نیک و بد و هست و نیست همه بندگانیم و ایزد یکیست
غصهٔ بیطالعی بین کز فلک درد هست و نیست تسکین ای دریغ
حسن بدان تا کند جلوه گهت بر همه پیرهن هست و نیست، ساخت نهان ترا