معنی کلمه هزج در لغت نامه دهخدا
نگارینا شنیدستم به وقت راحت و محنت
سه پیراهن سلب بوده ست یوسف را به عمر اندر
یکی از کید شد پرخون دوم شد چاک از تهمت
سوم یعقوب را از بوی روشن کرد چشم تر
دلم ماند بدان اول تنم ماند بدان ثانی
نصیب من شود در وصل آن پیراهن دیگر.
اگر هزج مسدس باشد در هر مصراع سه بار مفاعیلن است مانند این مثال که شمس قیس آورده است :
نگاریناچرا با من نمیسازی ؟
به حسن خود چرا چندین همی نازی ؟
هزج مسدس معمولاً با حذف یک هجا از آخر و به اصطلاح علم عروض با زحاف قصر در شعر فارسی به کار میرودمانند وزن خسرو و شیرین نظامی و دوبیتی های باباطاهر، و البته بسیاری از محققان وزن دوبیتی ها را تابع عروض اسلامی نمیدانند زیرا این وزن درست با ترانه های زبان پهلوی ساسانی تطبیق می کند. برای مطالعه تفصیل بحر هزج و ازاحیف آن رجوع به المعجم فی معاییر اشعار العجم شود.