هرول

معنی کلمه هرول در لغت نامه دهخدا

هرول. [ هَِ وُ ] ( اِ ) دانه ای است مانند ماش و او را ملک خوانند. ( برهان ). در فرهنگ های دیگر و از جمله فرهنگ رشیدی «هروی » با یاء به این معنی آمده است. ( از حاشیه برهان چ معین ). رجوع به هروی شود.

معنی کلمه هرول در فرهنگ عمید

دانه ای شبیه ماش، ملک.

معنی کلمه هرول در فرهنگ فارسی

(اسم ) واحدی ازقواعی نظامی که درمقدم قشون حرکت کند برای هدایت وحفاظت آن .

معنی کلمه هرول در ویکی واژه

از فارسی میانه urwar.
دانه‌ای شبیه ماش؛ ملک.

جملاتی از کاربرد کلمه هرول

آری مرغ حضرت سر آن دارد که باز پرد بآشیان عزت مرغی که پر او عشق پرواز او ارادت، افق او غیب منزل او درد استقبال او جلال. اتیته هرولة. هر گه که این مرغ حضرتی از قفس بشری بر افق غیب پرواز کند، کرّوبیان عالم قدس دستها بدیده خویش باز نهند، و رنه برق این جمال دیدهای ایشان بسوزد. در وقت مرگ موسی کلیم برقی از سرادقات هیبت در هوای ولایت عشق او بتافت یک چشم عزرائیل از آن برق هیبت او بحال نیستی باز شد. گفتند یا عزرائیل چون بر دوستان ما روی نگر تا بادب باشی و بی‌دستوری فرا پیش ایشان نروی و زبان حال مشتاق از غیرت دوستی و کمال سوز مهر ازلی همی گوید:
بلی و اله الراقصات الی منی یهرولن مشیا فی الرماط و فی الازر
می‌روی هر روز تا شب هروله خویش می‌بینی در اول مرحله
یار ازان سو سوی قاسم شتافت قاسمی این هروله را دید و دو
بر دوست به نزدیکی زنهار نهم چندان کز باغ و ز دشت او را در هروله اندازم
و فی الخبر: من تقرّب الیّ شبرا تقرّبت الیه ذراعا، و من تقرّب الیّ ذراعا تقرّبت الیه باعا و من اتانی مشیا اتیته هرولة!
در سال ۱۱۹۰ نخستین آسیاب کاغذساز در ناحیه هرول در فرانسه تأسیس گردید و آنگاه موسسات دیگری در کنار مجاری آب در نواحی اوورنی و تروآ در فرانسه و در شهر فلورانس در ایتالیا به وجود آمدند.
بیامد شهنشاه در هروله بیفتاد در قدسیان ولوله
کنونکه کعبه ی مقصود کبریا شده ایم صفای حق بنگر با نشاط هروله کن
کرد از نشاط هروله با یک جهان صفا از مروه ی وفا چو به کوی صفا رسید
گاه قربانی جانست بتقصیر نگاه بطواف حرمت هروله تا چند کنم