هرمز

معنی کلمه هرمز در لغت نامه دهخدا

هرمز. [ هَُ م ُ ] ( اِ ) نام روز اول است از هر ماه شمسی و نیک است در این روز سفر کردن و جامه نو پوشیدن و نشاید وام دادن. ( برهان ). از نظر ریشه با اهورامزدا، ارمز، ارمزد، اورمزد، هورمز، هورمزد، و هرمزد یکی است. ( از حاشیه برهان چ معین ) :
سر سال نو هرمز فرودین
بیامد بر شاه ایران زمین.فردوسی.
هرمز. [ هَُ م ُ ] ( اِخ ) فرشته ای که امور و مصالح روز هرمز - یعنی روز اول هر ماه -به او تعلق دارد. ( برهان ). نام فرشته نیست نام خداست. ( حاشیه برهان چ معین ). رجوع به ماده بعد شود.
هرمز. [ هَُ م ُ ] ( اِخ ) نام ستاره مشتری است. ( برهان ). برجیس. ( یادداشت به خط مؤلف ). اورمزد. در یونانی هرمس به معنی عطارد است و رومیان قدیم مشتری رارب الارباب میدانستند و ایرانیان هم نام اهورامزدا را بر آن نهادند. ( حاشیه برهان چ معین ) :
برید لشکرش ناهید و هرمز
به پیش لشکرش بهرام و کیوان.دقیقی.چه کیوان ،چه هرمز چه بهرام و شیر
چه مهر و چه ماه و چه ناهید و تیر.فردوسی.رجوع به هرمس شود.
هرمز. [ هَُ م ُ ] ( اِخ ) قلعه ای است میان قدس و کرک. ( منتهی الارب ).
هرمز. [ هَُ م ُ ] ( اِخ ) پسر اصفهبذ خورشید از پادشاهان طبرستان. ( حبیب السیر چ سنگی تهران ج 1 ص 431 ). در معجم الانساب زامباور دیده نشد و ظاهراً مؤلف حبیب السیر در نام خود او یا خاندانش اشتباه کرده است.
هرمز. [ هَُ م ُ] ( اِخ ) بندر... رجوع به هرمز ( جزیره هرمز ) شود.
هرمز. [ هَُ م ُ ] ( اِخ ) الوالبی ، مکنی به ابوخالد تابعی است. ( یادداشت به خط مؤلف ).
هرمز. [ هَُ م ُ ] ( اِخ ) مکنی به ابوکیان مولی رسول اﷲ، صحابی است. ( یادداشت به خط مؤلف ).
هرمز. [ هَُ م ُ ] ( اِخ ) نام سردار ایرانی که با خالدبن ولید حرب کرده ودر کاظمیه کشته شد و «اکفر من هرمز» که در امثال عرب آمده مراد این هرمز است. ( یادداشت به خط مؤلف ).
هرمز. [ هَُ م ُ ] ( اِخ ) تنگه ٔ... میان خلیج فارس وبحر عمان. ( فرهنگ امیرکبیر ). جزیره هرمز در کنار این تنگه واقع است آب خلیج فارس در این ناحیه شورتر از نقاط دیگر است. ( از جغرافیای طبیعی کیهان ص 102 ).
هرمز. [ هَُ م ُ ] ( اِخ ) جزیره ٔ... در خلیج فارس واقع است. ( یادداشت به خط مؤلف ). جزیره بیضی شکلی است واقع در دریای عمان به مساحت 37 هزار گز مربع که متعلق به ایران و معادن خاک سرخ آن از نظر اقتصادی مهم است. ( فرهنگ امیرکبیر ). در این جزیره معادن اکسید آهن یافت میشود. ( از جغرافیای اقتصادی کیهان ص 43 ). این جزیره در 24 هزارگزی جنوب شرقی بندرعباس واقع و اراضی آن خشک و بی حاصل است. اهمیت آن بواسطه معادن گل سرخ و گوگرد و نمک است. ( جغرافیای سیاسی کیهان ص 484 ). تقریباً در شمال جزیره لارک واقع شده و شکل آن گرد و محیطش قریب شش هزارگزی است. تپه هایی به ارتفاع 230 متر دارد و در شمال و مشرق آن جلگه ای به عرض یکهزار و پانصدگزی واقع و کوههای آن یا آتش فشان و یا نمکی است. آبادی آن در روی خرابه های شهر قدیمی هرمز بنا شده و این شهر که فعلاً آثار بسیار کمی از آن باقی است از بناهای پرتقالی ها و محل ذخایر و مال التجاره های آنها بوده و ارگ محکمی داشته است ، در جنوب آن آب انبارهای وسیعی است که در موقع بهار و زمستان آنها را از آب باران پر می کنند و خرابه های دیگری نیز در جنوب جزیره دیده میشود.

معنی کلمه هرمز در فرهنگ معین

(هُ مُ ) (اِ. )= هرمزد. اورمزد. اهورامزدا: ۱ - نام خدا. ۲ - نام سیارة مشتری . ۳ - نام روز اول از هر ماه خورشیدی .

معنی کلمه هرمز در فرهنگ عمید

۱. = اهورامزدا
۲. (نجوم ) سیارۀ مشتری.
۳. روز اول از هرماه خورشیدی.
۴. روز پنجشنبه. &delta، گفته اند آن روز به ستارۀ مشتری تعلق دارد.

معنی کلمه هرمز در فرهنگ فارسی

نام تنگه ای میان خلیج فارس و دریای عمان و نیز نام جزیره ایرانی در خلیج فارس . بیضی شکل است بمساحت تقریبا ۳۷ کیلومتر مربع . معادن خاک سرخ آن از نظر استفاده تجارتی مهم است و نیز بندریست در ساحل خلیج فارس . جزیره هرمز در بخش قشم شهرستان بندرعباس . کوهستانی گرمسیر ۴۵٠٠ تن سکنه دارد. آب از چاه و باران . شغل مردم استخراج گل سرخ و نمک و صید ماهی است و قلعه خرابه قدیم پرتغالیان از آثار و بناهای قدیمی است .
اهورامزدا، نام ستاره مشتری، روزاول ماه خورشیدی
۱- (اسم ) اهورمزدا. ۲- ستار. مشتری ۳- روز اول ازهرماهشمسی .۴- روزپنجشنبه. توضیح ایرانیانقبل ازاسلام بروزهای هفته مانند سامیان چندان توجهی نداشتند بمناسبت انتساب روز پنجشنبه به ((مشتری ) ) نزد سامیان این اطلاق بعمل آمده .

معنی کلمه هرمز در فرهنگ اسم ها

اسم: هرمز (پسر) (فارسی) (تاریخی و کهن، کهکشانی) (تلفظ: hormoz) (فارسی: هرمز) (انگلیسی: hormoz)
معنی: اهورامزدا، نام دیگر سیاره مشتری، نام روز اول از هرماه خورشیدی، ( اوستایی ) ( = ارمز، ارمزد، اورمزد، هورمز و هورمزد )، ( درنجوم ) ستاره ی مشتری، ( در گاه شماری ) روز اول از هر ماه شمسی، روز پنج شنبه، [ایرانیان قدیم به روزهای هفته چندان توجهی نداشته اند، بعدها به مناسبت انتساب این روز به مشتری نزد سامیان، این اطلاق بوجود آمده]، [هرمز در اوستایی نیز به معنی آفریننده ی نیکی بکار رفته در مقابل اهریمن که معنی آفریننده ی بدی داشته]، ( اَعلام ) ) نام پنج تن از شاهان ساسانی، هرمز اول: شاه [، میلادی]، که از زمانی حمایت کرد، هرمز دوم: شاه [، پسر نرسی و پدر شاپور ذوالاکتاب، که در جنگ با مهاجمان عرب کشته شد، هرمز سوم: شاه [، در جنگ با برادرش پیروز کشته شد، هرمز چهارم: شاه [، که در زمان او بهرام چوبین ترکان را شکست داد، هرمز بر اثر توطئه ی خسرو پرویز زندانی و کور شد، هرمز پنجم: شاه [ میلادی] به دست یکی از محافظانش کشته شد، ) هرمز: جزیره ایرانی در خلیج فارس، به مساحت حدود کیلومتر مربع، ) هرمز: نام تنگه ی میان خلیج فارس و دریای عمان به عرض کیلومتر، ) هرمز: نام شهری در جزیره ی هرمز در شهرستان قشم، در استان هرمزگان، ) نام شهر باستانی ایران در محل کنونی شهر میناب، که پس از مهاجرت مردم آن در قرن هجری به جزیره ی هرمز، رو به ویرانی نهاد، روز پنج شنبه [ایرانیان قدیم به روزهای هفته چندان توجهی نداشته اند، ( در اعلام ) نام پسر یزدگرد پسر بهرام گور، مهتر پسر انوشیروان که پدر او را به جانشینی برگزید ]هرمز در اوستایی نیز به معنی آفریننده ی نیکی بکار رفته در مقابل اهریمن که معنی آفریننده ی بدی داشته[، نام روز اول از هر ماه شمسی در ایران قدیم، نام ستاره مشتری، نام یکی از پادشاهان ساسانی

معنی کلمه هرمز در دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] جزیرهای بیضی شکل که نوعی گنبد نمکی است به مساحت ۴۲ کیلومتر مربع در ورودی خلیج فارس در ۸ کیلومتری بندرعباس است. این جزیره را به علت موقعیت جغرافیایی آن و مجاورت با تنگه هرمز، کلید خلیج فارس می دانند. همین موقعیت است که آن را در طول تاریخ، از نظر راهبردی و بازرگانی از اهمیت خاصی برخوردار ساخته است.
هرمز نام بندری معتبر در مصب رود میناب با خلیج فارس بوده است. شهر میناب کنونی برروی خرابه های این بندر ساخته شده است. هرمز قدیم در اوایل عهد مغول تجارت پر رونقی داشته است. با هجوم مغولان در حدود سال ۷۰۰ هجری، مردم شهر هرمز ابتدا به جزیره قشم و سپس به جزیره هرمز که در آن زمان زرون (معرب آن جرون که بعدها نام بندری در محل بندرعباس کنونی شد و به تلفظ پرتغالی بندر گمبرون خوانده شد) نام داشت کوچ نمودند و شهری در آن بنا کردند و نام آنرا به یاد شهر قدیم خود هرمز گزاردند. به تدریج و طی قرون بعد این شهر نام خود را به همه جزیره داد و بندر جرون (گمبرون بعدی) نام خود را از آن وام گرفت. عظمت شهر و جزیره هرمز به قدری شد که دو قرن بعد و تا زمانی که توسط پرتغالی ها اشغال شد مرکز ولایات خلیج فارس از جمله بحرین بوده است. شاه عباس در سال ۱۶۲۲ میلادی جزیره هرمز و سواحل جنوبی ایران در خلیج فارس را از اشغال پرتغالی ها خارج ساخت و شهرهای هرمز و گمبرون را تخریب نمود و بندر عباس فعلی را بر خرابه های گمبرون استوار کرد. هرمز امروز به هیچ عنوان رونق گذشته را ندارد.
ادبیات شفاهی مردم جزیره هرمز مشتمل بر بخش های مختلف از جمله، لالایی ها، ضرب المثل ها، قصص، نوای صیادان و ... می باشد. قابلیت های زبان و مجال کشف و شهود در آن و همچنین تعهد و توانایی مردم خونگرم به زبان مادری شان محققان را به این بستر کشانده است تا شاید با پژوهشی کوتاه بتوانند زبان و گویش مردم را به سمع و بصر جهانیان برسانند و آنها را از زبان شیرین مادریِ بخشی از استان هرمزگان آشنا سازند. همه ی انسان ها به خوبی می دانند که پوشش و گویش دو عنصر جدایی ناپذیر در شناسایی فرهنگ یک منطقه می باشد. در همین راستا مردم جزیره ی هرمز که دارای گویش منحصر به فردی می باشد از پوشش خود دریغ ننموده و تا به امروز حدود 97 درصد مردم با پوشش محلی در بازارها، محل های کسب، پارک ها و خیابان ها به چشم می خورند.
در مسیر دریایی قشم به جزیره هرمز کوههایی به رنگ زرد، سفید و قرمز دیده می شود. در میان این کوه ها، کوه قرمز رنگی وجود دارد که خاکش خوراکی است و مردم محلی از خاک سرخ آن به عنوان ادویه در طبخ ماهی و نان و تهیه ترشی، مربا و سُس استفاده می کنند. مردم محلی این کوه را «گِلَک» می نامند و خاک سرخ آن را مانند نمک در تهیه انواع غذاها مصرف می کنند. این کوه با ارتفاع تقریبی ۲۰۰ متر در جنوب جزیره هرمز قرار گرفته و از خاک آن در صنایع سرامیک سازی و رنگسازی نیز استفاده می شود.
سطح جزیره هرمز را طبقات رسوبی و آتشفشانی تشکیل داده است. طبقات نمکی نیز به صورت تپه هایی قسمت اعظم جزیره را پوشانده اند و اغلب از جنس نمک خوراکی هستند. بلندترین نقطه آن ۱۸۶ متر از سطح دریا ارتفاع دارد و بزرگ ترین قطر آن هشت کیلومتر است. استخراج و صدور خاک سرخ جزیره هرمز یکی از مهم ترین منابع درآمد اهالی است. نمک آبی و سنگ لاشه از دیگر معادن این جزیره است. شهر هرمز مرکز جزیره هرمز است. این جزیره آب شیرین ندارد و آب آشامیدنی آن از بندرعباس تأمین می شود. جزیره هرمز در میان زمین شناسان به علت این که از انواع خاک های مختلف تشکیل شده و تنوع بالایی دارد به بهشت زمین شناسی مشهور شده است. جزیرهٔ هرمز شامل تپه و کوه های آتشفشانی و نمکی است بلندترین نقطهٔ آن ۲۱۰ متر ارتفاع دارد، اطراف آن را جلگههای پست و همواری پوشانده است و معادن خاک سرخ و نمک سفید آن شهرت فراوانی دارد.
در سال ۹۰۹ دریانورد پرتغالی آلفونسو د آلبوکرک که به مستعمرات پرتغال در آسیا سفر کرده بود بر حسب اتفاق گذرش به خلیج فارس افتاد و با آن نواحی آشنایی پیدا نمود و بلافاصله با حضور در دربار مانوئل پادشاه پرتغال طرح خود برای اشغال جزایر خلیج فارس را ارائه نمود و به تصویب رساند. او در سال ۹۱۲ به خلیج فارس بازگشت و پس از کشتار و وحشیگری فراوان موفق به فتح هرمز در سال ۹۱۳ گردید و قلعه ای در جزیره هرمز ساخت.

معنی کلمه هرمز در ویکی واژه

هرمزد. اورمزد. اهورامزدا:
نام خدا
نام سیاره برجيس
نام جزیره ای در شاخاب پارس
نام تنگه ای در شاخاب پارس
نام روز نخست از هر ماه خورشیدی.

جملاتی از کاربرد کلمه هرمز

بآخر چون فرو شد طاس سیماب برآمد شاه هرمز را سر از خواب
در این برنامه تعداد زیادی از دوستداران محیط زیست از شهرهای مختلف خوزستان از جمله رامهرمز، آبادان، خرمشهر، مسجد سلیمان، دشت آزادگان، شادگان و… شرکت کرده بودند.
در تلمود از ایفرا هرمز به دفعات بسیار به عنوان ملکه‌ای که علاقهٔ زیاد به یهودیت دارد، یاد شده‌است. یک ربی شناخته‌شدهٔ بابلی به نام راوا بسیار با مطالب مربوط به او مرتبط است. مذکور است که ایفرا چند رأس حیوان به عنوان قربانی به راوا می‌فرستد. طبق رسوم یهودیت قربانی کردن خارج از اورشلیم حرام است، راوا برای قربانی کردن این بهائم از دو نفر غیریهودی کمک می‌طلبد.
اشکت دراز روستای کوچکی است از توابع بخش مرکزی شهرستان بستک در غرب استان هرمزگان در جنوب ایران واقع شده‌است.
آغوشک کش، روستایی در دهستان کنگان بخش مرکزی شهرستان جاسک در استان هرمزگان ایران است.
احمد دانشمند، متولد 1320، نویسنده و پژوهشگر تاریخ و فرهنگ استان هرمزگان است. او در دوره بیست و چهارم مجلس شورای ملی بعنوان نماینده بندرعباس از استان هرمزگان در مجلس شورای ملی حضور داشت.
بدل میگفت آخر این چه حالست ز هرمز خار در پایت محالست
جهان افروز و همراهان هرمز از آن آب سیه گشتند عاجز
فرخی کارد پس از چندان خطر از گل گم کرده هرمز را خبر
در این روز پرچم پرتغال بعد از یک قرن در هرمز به پایین آورده شد. ولی هرمز که تا آن زمان شهری آباد بود پس از فتح رو به ویرانی نهاد چرا که شاه عباس به جای آن در رونق و آبادانی بندر گمبرون که بندرعباس نامیده شد کوشید.
آب گرم گنو چشمه آب معدنی گنو در فاصله ۳۴ کیلومتری شمال شرقی شهر بندرعباس واقع در بخش مرکزی شهرستان بندرعباس و یکی از نقاط دیدنی استان هرمزگان در جنوب ایران است.
ندانی که بهرام پور گشسپ چوبا پور هرمز بر انگیزد اسپ
از او او رنگ هرمز را نوی بود که هرمز را سپهداری قوی بود
در تابستان سال ۱۳۲۴ سرهنگ عبدالرضا آذر به اتفاق سرگرد علی اکبر اسکندانی که هر دو عضو سازمان افسران حزب توده ایران بودند، تصمیم به قیام مسلحانه علیه رژیم گرفتند و به همراه گروهی از همفکرانشان در ترکمن صحرا قیام کردند؛ ولی این حرکت که به قیام افسران خراسان شهرت یافت و به سرعت سرکوب شد، حساسیت فراوانی برانگیخت. عده‌ای از افسران مبارز به فرمان ستاد ارتش به کرمان تبعید شدند. طرح دستگیری روزبه نیز ریخته شد اما روزبه که در مرخصی یک‌ماهه به سر می‌برد، به جای بازگشت به خدمت، مخفی شد و از بازداشت نجات یافت. محمد پورهرمزان یکی از طراحان نقشه قیام و از شرکت‌کنندگان در آن بود.
خلق خود را دور دار از هرمزه تا نیفتی در وبال و در بزه
درین اندیشه و غم شاه دلسوز بر خود خواند هرمز را همان روز
چورنگت شود سبز بستایمت چو دیهیم هرمز بیارایمت
چو هرمز در توانایی چنان شد که هر مردی ز زورش ناتوان شد