هرزگی. [ هََ زَ / زِ ] ( حامص ) کار بد. کار قبیح. تباهکاری. ( یادداشت به خط مؤلف ). || ناز و کرشمه. فریب و دلربائی : به دست باد چنین زلف خویش باد مده که هست پیشه او هرزگی و غمازی.همام.|| ( اِ ) در تداول عام ، آلت تناسل و رجولیت ، چنانکه گویند: شلوارش پاره و هرزگیش پیدا بود. ( از یادداشتهای مؤلف ).
۱- هرزه بودن تباهکاری . ۲- عیاشی : (( هرچه داشت دردوسهسال بخوشگذرانی و هرزگی تمام کرد. ) ) ۲- (اسم ) امرقبیح کابد. ۴- نازوکرشمه دلربایی : (( بدست بادچنین زلف خویش بادمده که هست پیش. اوهرزگی وغمازی . ) ) (همام ) ۵- آلت رجولیت : (( شلوارش پارهو هرزگیش پیدابود. ) )
معنی کلمه هرزگی در دانشنامه عمومی
هرزگی (فیلم). هرزگی ( ایتالیایی: Oscenità ) با نامِ کاملِ وقتی عشق هرزگی است ( ایتالیایی: Quando l'amore è oscenità ) یک فیلم درام به کارگردانی رناتو پلسلی است که در سال ۱۹۸۰ منتشر شد. نسخه کامل و سانسور نشدهٔ فیلم شامل صحنه هایی از انواع مختلف فعالیت های جنسی ( که برخی از آنها هاردکور هستند ) و صحنه هایی از خشونت/خونریزی است. از بازیگران فیلم می توان به ایزارکو راوائیولی و کارلا مانچینی اشاره کرد.
معنی کلمه هرزگی در ویکی واژه
یاوه گویی. ولگردی.
جملاتی از کاربرد کلمه هرزگی
رباب از هرزگی نیشی همی زد همه بر جان درویشی همی زد
چندان بدرگی و هرزگی فرمود، که به روان پاک بزرگان و نان و نمک های صد ساله تاکنون از کس ندیده بودم، و از هیچ ناکس نشنیده. جز زیان خرد و نشان دیوانگی گمان نبردم و اندیشه نکردم. دست بر گوش و مغز در جوش، از انجمن کناره گزیدم و پیدا و پنهان از او بیزاری جستم. احمد با همه بردباری به زبان آمد، و با او برتاخت تا چه می گویی و چه می جوئی؟ ترا با آقا یا دیگران چه؟ زبان درکش، دهان بر چین. شنیدم بر جست تا در احمد آویزد، و ساز نبرد انگیزد، حاجی شاهمدد و اسد بیک تند و تلخش در برابر شدند. آرام نکرد و دشنام داد، خوارش نهادند و دشنامش دادند. چون دید زمین سخت است و آسودگی را بر شاخ آهو رخت، از بزم بیرون تاخت و دیوانه وار راه هامون گرفت...
در سال ۱۹۰۹ شیله نقاشی چهره را شروع کرد. این چهرهنگاریها، که شیله در آنها از رنگهایی غیر ناتورالیستی و زوایایی نامعمول استفاده کردهاست، بینش منحصر به فرد شیله را باز مینمایانند. در سال ۱۹۱۲ شیله به سبب ماهیّت آشکار آثارش به هرزگی متّهم شد و مدّت کوتاهی را در زندان گذراند. اگون شیله بر اثر آنفلوانزای اسپانیایی در سال ۱۹۱۸ در ۲۸ سالگی، ۳ روز بعد از مرگ همسرش درگذشت.