هربد
معنی کلمه هربد در فرهنگ معین
معنی کلمه هربد در فرهنگ عمید
معنی کلمه هربد در فرهنگ فارسی
معنی کلمه هربد در فرهنگ اسم ها
معنی: پیشوای دینی، موبد موبدان، ( = هیربد )، استاد، آموزگار، شاگرد، آموزنده، رئیس آتشگاه
جملاتی از کاربرد کلمه هربد
چو گنجور باشاه کردی شمار به هربدره بودی درم ده هزار
عارفی بیشتر شب را نماز همی خواند و سپس که بر بستر میخفت، می گفت: ای جایگاه هربدی، به خدا سوگند چشم بهم زدنی از تو راضی نیم و سپس همی گریست.
وغناء بهربد بقیه کل ما ملکته فی الدنیا بنو ساسان