معنی کلمه هدایت در لغت نامه دهخدا
بنده آنچه داند از هدایت و معونت به کار دارد تا کار بر نظام رود. ( تاریخ بیهقی ).
قومی که بر هدایت ایشان خرد مشیر
قومی که بر سخاوت ایشان جهان عیال.ناصرخسرو.انصار حق را سعادت هدایت راه راست نمود. ( کلیله و دمنه ). برای ارشاد و هدایت ایشان رسولان فرستاد. ( کلیله و دمنه ). دیگری به نور هدایت عقل بر سریر قناعت نشسته. ( کلیله و دمنه ).
زهی دولت که امکان هدایت یافت خاقانی
کنون صد فلسفی فلسی نیرزد پیش امکانش.خاقانی.ائمه معرفت و هدایت در انجمن وی ناظر و واقف. ( ترجمه تاریخ یمینی ).
تابه من امید هدایت کراست
تا به خدا چشم عنایت کراست.نظامی.ز حرص من چه گشاید تو ره بخویشتنم ده
که چشم سعی ضعیف است بی چراغ هدایت.سعدی.- هدایت کردن ؛ دلالت کردن. راهنمائی کردن. ( یادداشت به خط مؤلف ).
- هدایت کننده ؛ آن که دیگری را راه نمایی کند.
- هدایت یابنده ؛ آن که هدایت و راهنمایی پذیرد: برانگیخت او را در حالتی بود چراغ نوردهنده ، و بشارت دهنده و ترساننده و هدایت کننده و هدایت یابنده. ( تاریخ بیهقی ). رجوع به هدایة شود.
هدایت. [ هَِ ی َ] ( اِخ ) رضاقلی خان طبرستانی ملقب به لله باشی در تهران متولد شد و در شیراز به تحصیل دانش پرداخت. در موقع سفر فتحعلیشاه به اصفهان مورد توجه شاه قرار گرفت و به لقب امیرالشعرائی مفتخر گردید. چون فتحعلیشاه درگذشت به دربار محمدشاه و سپس به دربار ناصرالدین شاه راه یافت و از طرف ناصرالدین شاه به ریاست مدرسه دارالفنون رسید. ( از کتاب سال کیهان 1342 ص 399 ).
رضا قلی خان ، فرزند محمد هادی ولادتش در شب پانزدهم محرم الحرام در سنه 1215 هَ. ق. در تهران واقع گردید. والدش از اعیان قریه چارده مضافات دامغان بوده و از اوان شباب ملازمت پیشه نموده و در حضرت قهرمان ایران محمدشاه قاجار ( آقامحمدخان ) خزانه دار بوده و در دوران فتحعلیشاه نیز این شغل را ادامه داده است. رضاقلی خان بنا به اظهار خود از دوران صغر طبعش به معلومات و منظومات راغب بوده و در دبستان به سخن منظوم زبان گشوده است. آثار و تألیفات او که خود در سن 45 سالگی آنها را در خاتمه ریاض العارفین نام برده است عبارتنداز: 1- مثنوی هدایت نامه در بحر رمل. 2- مثنوی گلستان ارم. 3- مثنوی دیگر موسوم به انیس العاشقین. 4- مثنوی موسوم به بحرالحقایق. 5- کتاب مظاهرالانوار. 6- مثنوی انوارالولایه. 7- مثنوی خرم بهشت. 8- فهرست التواریخ. 9- منهج الهدایه. 10- مفتاح الکنوز. 11- تذکره ریاض العارفین. 12- مدارج البلاغه. 13- مجمعالفصحا در تذکره شعرا شامل دو مجلد بزرگ. 14- لطایف المعارف. 15- رساله جامع الاسرار. 16 تا 18- سه جلد در تکمیل تاریخ روضةالصفای میرخواند. 19- دیوان غزلیات شامل بیش از8 هزار بیت. 20- دیوان قصاید شامل بیش از 10 هزار بیت. ( از خاتمه ریاض العارفین چ سنگی ص 352 ببعد ). آنچه رضاقلی خان هدایت به روضةالصفا افزوده شامل تاریخ دوره صفویه ، افشاریه ، زندیه و قاجاریه است. ( از سبک شناسی بهار ج 3 ص 206 ). از تألیفات دیگر او فرهنگ معروف انجمن آرای ناصری و کتابی به نام نژادنامه است و فرهنگ مزبور آخرین اثر اوست. رضاقلی خان علاوه بر تحقیقات و تألیفات متعدد خدمت دیگری به فرهنگ ایران کرده و آن تأسیس یک چاپخانه است که بسیاری از کتب ادبی در عصر قاجاریه در آن چاپخانه طبع شده است. ( از سبک شناسی بهار ج 3 ص 370 و 371 ).