هجین

هجین

معنی کلمه هجین در لغت نامه دهخدا

هجین. [ هََ] ( ع ص ) ناکس. ( منتهی الارب ). لئیم. ( اقرب الموارد ). || فرومایه از هر چیز. ( منتهی الارب ). || آن که پدرش آزاد و مادرش پرستار باشد. ( منتهی الارب ). عربی که کنیززاده باشد و ازهری گوید: هجین کسی است که پدرش عرب و مادرش کنیزی غیرمحصنه بود و چون محصنه شود فرزند را هجین نگویند. ( اقرب الموارد ). || آنکه پدرش از مادر بهتر باشد در حسب. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). ج ، هُجن ، هجناء، هُجنان ، مهاجین ، مهاجنه. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || فرومایه و نااصل از اسب و ستور. ( منتهی الارب ): فرس برذونة هجین ؛ غیرعتیق. ( از اقرب الموارد ). || لبن هجین ؛ شیری که نه خالص باشد و نه فله. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). رجوع به هجیمة شود.

معنی کلمه هجین در فرهنگ معین

(هَ ) [ ع . ] (ص . ) ۱ - لیئم ، ناکس . ۲ - آن که پدرش آزاد و مادرش کنیز باشد.

معنی کلمه هجین در فرهنگ فارسی

(صفت ) ۱- لئیم ناکس . ۲- آنکه پدرش آزادومادرش کنیزباشد. ۳- فرومایه ونااصل از ستوران .

معنی کلمه هجین در دانشنامه عمومی

هجین، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان بردسیر در استان کرمان ایران است.
این روستا که در فاصله ۱۵ کیلومتری شمال شهرستان بردسیر واقع شده است دارای ابو هوای تقریبا خنک و زمستانهای سزد را همراه دارد .
محصول اصلی این روستا در قدیم بیشتر تریاک و کولک چقندر جو و گندم بوده که توسط اربابان اداره میشده و پس اصلاحات عرضی و تعلق گرفتن زمینهای کشاورزی به رعیت به پسته کاری و پرورش این محصول روی اورده که به علت وجود اب شیرین جهت ابیاری درختان پسته مغز پسته این منطقه بسیار سبز رنگ و شیرین و خوش طعم میباشد که هم اکنون به مرکز طلای سبز شهرستان معروف میباشد و کیفیت مغز ان بسیار بالاتر دیگر شهرستانها میباشد ٫
در این روستا یک ابشار وجود دارد که در سالهای گذشته که اب و بارندگی بیشتر بود مردم برای اب تنی به این قسمت میرفتن و حسابی در دل تابستان برای خود خوشگذرانی میکردن ولی در حال حاضر به علت کمبود بارندگی در تابستان عملا اب بسیار کمی دارد
از مکانهای معروف این روستا میتوان به مکان زیارتی پیرمرد خدا که به قرن ۶ و ۷ هجری قمری باز میگردد اشاره کرد
و مرقد چهار شهید به نامهای عباس هجینی تژاد ، غلامرضا رمضانی ، علی رضا امیر پور سعید، حمید رضا موسی پور وحسین قرائی خضری
در این روستا فامیل هجینی نژاد از اصیل ترین فامیلهای این روستا میباشد و فامیلهای امیر پور سعید ، رمضانی، اژنده، اژ، گلومکی ، یزدی، کبوترخانی، معصومی، حسنی، قرایی خضری دیگر فامیلهای در این روستا میباشد
و اکثرا مردم برای شناشایی یا معرفی همدیگر از نام فرد به اضافه نام پدرش و پدربزرگش استفاده میکنن برا مثال اصغر حسین غلامرضا , یعنی اصغر فرزند حسین نوه غلامرضا که راه اسونی برای تشخیص یا معرفی افراد میباشد, , , ,
این روستا در دهستان مشیز قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۰، جمعیت آن ۸۱۳ نفر ( ۲۲۳خانوار ) بوده است.
• روستاهای شهرستان بردسیر
• مختصات در ویکی داده
• مقاله های روستاهای ایران
• همه مقاله های خرد
• مقاله های خرد روستاها

معنی کلمه هجین در ویکی واژه

لیئم، ناکس.
آن که پدرش آزاد و مادرش کنیز باشد.

جملاتی از کاربرد کلمه هجین

بود با خصم‌ دستورش چو زین ‌رو نسبتی‌حاصل به‌هرکاو مادح‌صدر جهان فرضست تهجینش
پس خبر آمد به بارگاه و به هر کس واجب و لازم شد این تعنت و تهجین
خرد در جنب ذات پاک اصلش فروتر از هجین دارد هجان را
نه از تحسین امیری گشت خرم نه از تهجین وزیری شد هراسان
بسفرد پیکر از مهابت تو چون روان منافق از تهجین