هبر

معنی کلمه هبر در لغت نامه دهخدا

هبر. [ هََب َ ] ( اِ ) چرک و ریم زخم را گویند، و با بای فارسی هم آمده است. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ) ( رشیدی ) ( انجمن آرا ). چرک و ریم بود. ( فرهنگ نظام ). هپر :
دشمنان بدجگر کُه را بسنبند از کلوخ
دوستان نیک دل خم را بشویند از هبر .سنائی غزنوی.کس چو چاهی است پر زخون و هبر
مردم از وی چه کار یابد و فر؟پوربهای جامی ( از جهانگیری ).
هبر. [ هََ ] ( ع ص ، اِ ) هموار و پست از زمین. ( منتهی الارب ). زمین هموار و پست. ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ). زمین پست هموار که گردش بلند باشد. ( معجم متن اللغة ). || ریگ. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). ج ، هبور، هُبر. ( اقرب الموارد ). || ( ص ) ضرب هبر؛ ضرب دردناک یا ضربی که پاره ای از گوشت را ببرد. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ) ( معجم متن اللغة ). در حدیث است : «انظروا شزراً و اضربوا هبراً» و معجم متن اللغة افزوده است : ضرب هبر؛ ضربی که قطعه ای از گوشت را بیندازد. و چنین است ضربة هبر.
هبر. [ هََ ] ( ع مص ) بریدن گوشت به پاره های کلان. ( ناظم الاطباء ). کلان پاره بریدن گوشت را. ( منتهی الارب. || بریدن گوشت. ( معجم متن اللغة ). || قطع کردن ، گفته میشود: هبره بالسیف ؛قطع کرد آن را به شمشیر. ( معجم متن اللغة ). || در اصطلاح قرائت ، وقف کردن بر سر آیة و آن مکروه است. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).
هبر. [ هََ ب َ ] ( ع مص ) بسیارگوشت گردیدن و فربه شدن شتر. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( معجم متن اللغة ) ( اقرب الموارد ).
هبر. [ هَُ ] ( ع اِ ) آنچه از کتان بیفتد بشانه. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). آنچه از کتان در شانه کردن بیفتد. ( ناظم الاطباء ). || خسته انگور. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). دانه انگور. هسته انگور. ( اقرب الموارد ) ( معجم متن اللغة ). هبرة.
هبر. [ هَُ ] ( ع اِ ) ج ِ هَبر. ( اقرب الموارد ). رجوع به هَبر شود.
هبر. [ هََ ب ِ ] ( ع ص ) جمل هبر؛ شتر بسیارگوشت. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). شتر بسیارگوشت. ( اقرب الموارد ). بعیر هبر وبر؛ شتر پرگوشت پشمناک. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ). || ضرب هبر؛ ضربی که پاره ای از گوشت را ببرد. هبیر. هابر. ( معجم متن اللغة ).

معنی کلمه هبر در فرهنگ معین

(هَ بَ ) (اِ. ) چرک و ریم ، زخم .

معنی کلمه هبر در فرهنگ عمید

چرک و ریم زخم.

معنی کلمه هبر در فرهنگ فارسی

رودی در اروپای شرقی که حدود ۴۵٠ کیلومتر طول دارد . از بلغارستان سرچشمه میگیرد و به جنوب شرقی و جنوب جاری میشود در قسمتی از مسیر خود از مرز یونان و ترکیه میگذرد و بالاخره به دریای اژه می ریزد . امروز آن را ماریتسا می گویند .
(اسم ) چرک زخم ریم : ( کس چوچاهی است پرزخون وهبر مردم ازوی چه کاریابد وفر? ) ) ( پوربهای جامی )
بریده بریده و قطع شده

معنی کلمه هبر در ویکی واژه

چرک و ریم، زخم.

جملاتی از کاربرد کلمه هبر

از عشق ساز بدرقه راه ای حسین بی راهبر کسی نبرد پی بمنزلی
رهبران چون کمال این ره را سالها رفته اند و پایان نیست
در این منطقه لوریا وارد حلقه‌ای از قبّالیّون به رهبری موسی کردورو شد. بعضی اشاره کرده‌اند که اسحاق لوریا کردورو را استاد خود می‌دانست. اسحاق لوریا مدت بسیار کمی با کردورو همنشین بود و کمی بعد از ورود او کردورو درگذشت. بعد از مرگ او جامعه کابالا در صفد به دنبال رهبری جدید بود و اسحاق لوریا جایگزین وی شد. اسحاق لوریا دو دسته شاگرد داشت ۱) مبتدیان که فقط مسائل ابتدایی کابالا را می‌دانستند ۲) شاگردان خاص، که تعالیم مخفی کابالا به آن‌ها داده می‌شد و اسرار احضار ارواح و ارتباط با دنیای آن‌ها به آنان تعلیم داده می‌شد.
وز عاطفت لطف ملک جل جلاله اقبال ورا یار و خرد راهبر آمد
وان چیست ز رای تو که اقبال آن را نبود به طبع رهبر
درد درمان دل ما آمده است درد در جان رهبر ما آمده است
ای گمره و خیره چون گرفتی گمراه‌ترین دلیل و رهبر؟
ائتلاف ملی افغانستان که در گذشته با نام ائتلاف تغییر و امید شناخته می‌شد، یک ائتلاف سیاسی در افغانستان به رهبری عبدالله عبدالله، وزیر امور خارجه پیشین (۲۰۰۱–۲۰۰۵) و اصلی‌ترین رقیب رئیس‌جمهور حامد کرزی در ۲۰۰۹ انتخابات‌های افغانستان است. عبدالله عبدالله دوست نزدیک احمد شاه مسعود، رهبر ائتلاف شمال، بود که دو روز پیش از حملات ۱۱ سپتامبر کشته شد.
گر روی این راه بر تسلیم رو پیش شاه رهبر خود بنده شو
مستانه می‌روم ز خود و نشئه رهبر است گویا به یاد نرگس خمارت آمدم
جهان عشق را پا و سری نیست بجز خون دل آنجا رهبری نیست
می‌خواستم هلاک خود اما ز بخت شوم آخر کسی نشد به‌سوی مرگ رهبرم