هامن

معنی کلمه هامن در لغت نامه دهخدا

هامن. [ م ُ ] ( اِ ) مخفف هامون است که زمین هموار و دشت سخت باشد که قبول باران نکند. ( برهان ) ( آنندراج ) ( انجمن آرا ). بیابان. دشت. هامون. || سطح مستوی. ( فرهنگستان ).

معنی کلمه هامن در فرهنگ معین

(مُ ) (اِ. ) نک هامون .

معنی کلمه هامن در فرهنگ عمید

= هامون

معنی کلمه هامن در فرهنگ فارسی

هامون
(اسم ) ۱- زمین هموار دشت . ۲ - سطح مستوی .
مخفف هامون است که زمین هموار و دشت سخت باشد که قبول باران نکند . بیابان

معنی کلمه هامن در فرهنگ اسم ها

اسم: هامن (پسر) (فارسی) (تلفظ: haman) (فارسی: هامن) (انگلیسی: haman)
معنی: هامون

معنی کلمه هامن در ویکی واژه

نک هامون.

جملاتی از کاربرد کلمه هامن

از باشگاه‌هایی که در آن بازی کرده‌است می‌توان به باشگاه فوتبال هلسینکی، باشگاه فوتبال کوپیون پالوسئورا، باشگاه فوتبال ماریهامن، و باشگاه فوتبال سینایوئن یالکاپالوکرهو اشاره کرد.
در استکهلم چهار خط قطار حومه‌ای موسوم به پندل تگ در شش مسیر طولانی وجود دارد که همگی از ایستگاه مرکزی شهر استکهلم عبور می‌کنند و به نقاط مختلفی از جمله در شمال استکهلم به اوپسالا و و در جنوب استکهلم به سودرتلیه و نینس هامن می‌رسند.
کدورت‌خیز اوهامند ابنای زمان‌، بیدل دم حاجت دماغ این عزیزان را صفا بنگر
شهر بخش کریستینه‌هامن خواهرخواندهٔ الوا هست.
هجر کم یا ماله من امتداد مهجتی یا مالهامن احتمال
ایدون عرش عظیم و مشرق بیضاش هست سهامن بدل چو چرخ کیانم
هجر کم هامنه لی قلب مریض وصلکم من این لی هذاالرمیض