هامات

معنی کلمه هامات در لغت نامه دهخدا

هامات. ( ع اِ ) ج ِ هامة. رجوع به هامة شود.

معنی کلمه هامات در ویکی واژه

~ را با شهر باستانی حمات در سوریه مترادف می‌دانند اما ممکن است منظور از شهر هامات همان همدان فعلی باشد که پایتخت دائوک پس از آزادی یا پیروزی همان شهر شد. ممکن است محل تبعید و بعد پایتخت دائوک در شاهنامه شهر هاماوران باشد.

جملاتی از کاربرد کلمه هامات

اسرائیلیات حاصل جریانی است از داستان سرایی، اسطوره پردازی و وجوهی دیگر از تعالیم غیر اسلامی که به ویژه در سده‌های نخست اسلام صورت پذیرفته‌است و بیشتر توسط یهودیان اسلام آورده یا مسلمانانی است که برای تکمیل و رفع برخی ابهامات قصص قرآنی از کتب عهد عتیق یهودیان استفاده نموده‌اند.
در آمریکا بسیاری از رسانه‌ها این اثر را ترانه‌ای یهودستیزانه نامیدند و با آن برخورد تندی داشتند و خواستار عذرخواهی جکسون و ضبط مجدد و تغییر متن شعر آن شدند. جکسون نیز در جواب گفت که این اتهامات بر اثر تفسیر نادرست و شاید غرض‌ورزانهٔ برخی منتقدان به وجود آمده‌است وگرنه موضوع این ترانه، ناهنجاری‌های اجتماعی است.
زهی رای تو شمع جمع شب خیزان کرّوبی ضمیرت کاشف اسرار الهامات ربّانی
و سرش آن که هیچ چیز از مخلوقات شریف‌تر از نفس انسان نیست و نفس را در هیچ مقام آن نازکی نیست و آن خطر که در مقام ملهمگی چه از خویش تمام خلاص نیافته است و ذوق غیب و الهامات باز یافته غرور آن تواند بود که مگر مقام کمال است دم و عشوه شیطان بخورد و بنظر عجب و خوش آمد و بزرگی و خیریت بخود بازنگرد ابلیس وقت شود و به تند باد لعنت شکوفه‌وار از درخت قبول بر خاک مذلت افتد.
او اتهامات مطرح شده در پرونده اتهامی خود را نیز «پرونده‌سازی و افترا» نامیده و مدعی شد که «اکثر آن‌ها رسیدگی و مختومه شده» و «مربوط به ده سال یا ۱۵ سال گذشته‌است.» وی موارد اتهامی دیگر متهمان این پرونده را نیز «بی‌ارتباط» با خود دانسته و افزود: «طبق مقررات قانونی مانند سایر شهروندان حق شرعی نسبت به مال خود دارم.»
نوحه‌ام بر فوت الهامات و طبع شعر اوست ورنه‌ موجود است‌ جانش‌ جسمش‌ ار موجود نیست
او به علت رو به رو بودن با اتهاماتی از جمله دریافت رشوه در دوران وزارت خود به آقای ده درصدی نیز معروف است.
و نفس را درین مقام بعد از آنک چون شکوفه اول از دانه بزاد و در شجره مدتی بند بود و دیگر باره از شجره بزاد و بر سر شاخ آفرینش آمد تا ذوق الهامات حق باز یافت دیگر باره از شکوفه بمیباید زاد تا ثمره شود و در ثمره بکمال پختگی رسیدن تا کامل این مقام شود زیراکه در هر مقام از مقامات نفس را ابتدا و انتهایی هست.
سیم چون نفس را دیده حق بینی و گوش حق شنوی پدید آمد و ذوق الهامات بازیافت در هر چ مناسبتی باشد ازان ذوق الهامات غیب یابد و جنبش او سوی حق بود. چنانک فرمود «الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه».
بین قرآن و حدیث قدسی فرق این است که قرآن تنها از روح الامین شنیده آمده است، اما حدیث قدسی از جمله ی الهامات و دمیدن در روح و جز آن است، همانند آنچه پیامبر(ص) به شب معرج بشنید و مانند آن.